حمله کن، دروغ بگو، خرج کن و دوباره شارژ کن یا اصلا تنهایی بازی کن؛ معرفی مکانیسمهای معروف دنیای بردگیمها (بخش دوم)
دنیای بردگیم دنیایی بسیار وسیع و شگفتانگیز است. بسیاری از افراد صرفاً در مورد بردگیمها شنیدهاند ویا فقط چند بازی را امتحان کردهاند، در حالی که نمیدانند خصوصاً در چند سال اخیر، این سبک از بازیها تا چه حد گسترده و پیچیده و پرطرفدار شدهاند. ما در چند مقاله بیشتر مکانیزمها را به شما معرفی خواهیم نمود. پس اگر به دنیای بردگیمها علاقه دارید و میخواهید در موردشان بیشتر بدانید، این مطلب را دنبال کنید.
در بخش اول این مجموعه مقالات، با سه مکانیزم Roll and Move، Deck Building و Role Playing آشنا شدیم. سه مکانیزمی که تقریباٌ همهی ما آنها را تجربه نمودهایم. در این بخش نیز تلاش میکنیم چند مکانیزم دیگر را به شما معرفی کنیم.
بگیر که آمد! (Take That)
بیایید کمی از بردگیم فاصله بگیریم. تاکنون مورتال کامبت بازی کردهاید؟ یک بازی ویدیویی در سبک مبارزهای که ساخت نسخههای مختلف آن از سال 1992 تا همین امروز ادامه دارد. به این صورت که شما و دوستتان ابتدا شخصیت مبارز خود را انتخاب میکنید و سپس در دو یا نهایتاً سه راند به مبارزه با یکدیگر میپردازید. اما در نسخههای اخیر این بازی قابلیتی اضافه شده به نام «ضربهی مهلک» (Fatal Blow)، به این صورت که فرض کنید بسیار از حریفتان کتک خوردهاید و حسابی کفری شدهاید. جانتان نیز به آخر رسیده و چیزی نمانده که آن راند را از دست بدهید و فقط به یک معجزه نیاز دارید تا حریف را تا حد زیادی ضعیف کرده و به خود تا حدی شانس پیروزی دهید. خب این قابلیت «ضربهی مهلک» دقیقاً همان معجزهایست که نیاز دارید و فقط وقتی مقدار جانتان از حدی کمتر میگردد فعال میشود و اگر بتوانید از آن استفاده کنید، دیگر کافیست برای چند لحظه دستهی کنترلر کنسول را کنار گذاشته و از تماشای فیلمی که از کتک خوردن بسیار خشونت بار حریف پخش میشود، لذت ببرید. در حقیقت شما وقتی «ضربه مهلک» را فعال میکنید دیگر لازم نیست کاری انجام بدهید و خود کاراکتر مبارز، چنان حریف را خرد و خاکشیر میکند که حالتان جا میآید و حس میکنید انتقام تمام کتکهایی که خوردهاید را گرفتهاید.
اگر دقیق به این قابلیت نگاه کنیم و آن را در یک بردگیم شبیه سازی کنیم، این میتواند یک Take That فوقالعاده باشد. شما کتک میخورید و کتک میخورید و کتک میخورید، تا آنجا که این قابلیت برایتان فعال میشود و با فشار دادن همزمان دو دکمه (احتمالاً با حرص زیاد) و شنیدن صدای به کار افتادن مکانیزم، گویی بار عظیمی از دوشتان برداشته میشود و آنجاست که جا دارد به حریف بگویید: «بگیر که آمد». قابلیتی که در جهت ضعیف کردن حریف تا حد قابل توجه و در مدت زمان کوتاهی تاثیر به سزایی خواهد داشت و همان طور که از اسمش پیداست، بسیار هیجانانگیز است. البته این قابلیتها موجب حذف مستقیم حریف از بازی نخواهد شد، اما از آن میتوان به عنوان کارهایی مانند سرقت، باطل کردن قابلیتها، نابود کردن منابع، ابطال اقدامات حریف و... بسته به چیزی که بازی و قوانینش در اختیارمان قرار میدهد، استفاده کرد.
بازی بنگ (Bang!)، این روزها در بازار ایران تا حدی به موفقیت رسیدهاست. توضیح بازی بسیار طولانیست. اما در این حد بگوییم که پر است از مکانیزم مورد بحث. مثلاً در این بازی هر کس میتواند به دیگری تیر بزند و در حقیقت یک کارت بنگ به او میدهد. این عمل خود یک «تیک دت» محسوب میشود. حال فرض کنید حریف به شما یک بنگ میزند اما شما کارت سپر یا دفاع (یا چیزی شبیه این) دارید و بلافاصله آن را رو کرده و نه تنها بنگ او را بیاثر میسازید، بلکه در نتیجهی عمل شما، کارتش نیز باطل میشود. این واکنش شما نیز در واقع از مکانیزم «تیک دت» در این بازی پیروی میکند.
بازیهای پیشنهادی: Chickens Dice Fight to the Death، 3 Wishes، Absolutism
بازیابی اقدامات (Action Retrieval)
این مکانیزم کمی برایمان نا آشناتر است و به این صورت است که هر بازیکن مجموعهای از عملکردها را در اختیار دارد که به صورت کارت یا توکن یا مواردی مشابه مشخص شدهاند. پس از اجرا خرج میشوند و معمولاً تا زمان بازیابی دوباره اجرا نمیشوند. خود عمل بازیابی نیز میتواند خود یک اقدام محسوب شود. مثلاً یک بازی را فرض کنید که در آن میتوانید یک مجموعهی حداکثر پنج عددی از کارتها یا توکنها را در اختیار داشته باشید و تا جایی که آخرین کارت یا توکن را استفاده نکنید، نمیتوانید دست خود را شارژ یا بازیابی نمایید. مثلا اگر در هر نوبت حق استفاده از یک کارت یا توکن را داشته باشید، پنج نوبت از مواردی که در دست دارید را باید بازی نمایید و در نوبت ششم فقط دست خود را بازیابی کنید. طبیعتاً در نوبت اول پنج انتخاب دارید و هر نوبت که میگذرد تعداد انتخابهایتان کم میشود تا دوباره دست خود را شارژ نمایید.
بیایید همین الآن یک بازی ساده بر اساس این مکانیزم طراحی کنیم. فرض کنید بازیای در اختیار داریم که حاوی مقدار زیادی توکن است و هر توکن حاوی یک عدد از اعداد یک تا ده. تمامی توکن ها به پشت (طوری که اعداد روی آنها مشخص نباشد، اما نه روی هم) روی زمین قرار میگیرند و در همان ابتدای بازی، بازیکنان به صورت شانسی پنج توکن برداشته و طوری که اعداد آنها مشخص باشد، رو به روی خود میچینند. حال هر بازیکن در نوبت خود باید یکی از توکنهایش را تا جایی که دستش کاملا خالی شود، حذف نماید. توکن حذف شده، دوباره به پشت روی زمین قرار میگیرد و هیچ توکنی روی توکن دیگر گذاشته نمیشود (تا با استفاده از حافظهی تصویری بتوان برای شارژ بعدی دست، عدد آنها را حدس زد). بازی حاوی زمانی مشخص نیز است و با شروع اولین نوبت، یک تایمر پنج دقیقه زمان را محاسبه میکند. بازیکنان به نوبت دست خود را خالی و دوباره مجدداً پر مینمایند تا در نهایت و در لحظهی پایان زمان، بازی متوقف شده و امتیازهای داخل دست هر کس شمرده میشود و هر کس امتیاز بیشتری داشته باشد، برنده است. حال شما در این بازی باید با مدیریت زمان و حدس توکنهای روی زمین، طوری برنامه ریزی کنید که با پایان زمان، بیشترین امتیاز را در دست خود داشته باشید. بازی جالبی شد، نه؟
بازیهای پیشنهادی: 100 Astronauts، Concordia، Havana
بازی تک نفره (Solo/Solitaire Game)
بازی تک نفره در بازیهای ویدیویی امری بسیار عادی و مرسوم است. برای مثال فوتبال. شما تیم خود را انتخاب میکنید و تیم مقابل نیز توسط کامپیوتر و هوش مصنوعی بازی کنترل میشود. اما آیا میدانستید بردگیم تک نفره نیز وجود دارد؟ بردگیمهایی که در آنها شما علیه بازی و مکانیزمهای از پیش تعریف شدهی آن هستید.
یاد یک سری کتاب در قالب «Choose Your Own Adventure» افتادم که از اولین نمونههای بازی تک نفره خارج از فضای دیجیتال محسوب میشوند. کتابهایی که به صورت فیزیکی در دسترس قرار میگیرند و از نظر ظاهر کاملاً شبیه به هر کتابی هستند. اما چه چیز در این کتابها متفاوت است؟ در حقیقت این کتاب مانند هر کتاب دیگری نیست که بخوانید و به آخر صفحه که رسیدید، ورق بزنید و صفحات را به ترتیب تا پایان کتاب طی کنید. این کتاب نوعی بازی است که داستانی را شرح میدهد؛ فرض کنید داستان مردی گمشده در یک جزیرهی ناشناخته. مثلاً در صفحهی دهم نوشته است، به یک دو راهی رسیدهاید. اگر راه کوهستانی را انتخاب میکنید به صفحهی چهل و پنج و اگر راه جنگل را انتخاب میکنید به صفحهی صد و بیست بروید. و بعد در هر کدام از صفحات، ماجرای متفاوتی در انتظار مرد داستان است. در صورت انتخاب راه کوهستانی، گرفتار برف و بوران میشود و به دره میافتد، و در صورت انتخاب راه جنگل، اسیر نگهبانان یک قبیلهی آدم خوار. در واقع یک کتاب داستانِ مصور و تعاملی که روند داستان توسط مخاطب انتخاب میشود و هر خط داستانی یک پایان مجزا دارد. این کتاب در واقع از همین مکانیزم پیروی مینماید و در آن، شما هستید در برابر وقایعی که در دل صفحات کتاب گنجانده شدهاند. اگر تاکنون این کتابها را تجربه نکردهاید، پیشنهاد میکنم حتما به سراغش بروید.
بازیهای پیشنهادی: 2 Hour Dungeon Crawl، 3 Dice، The 7th Citadel
دروغگویی! (Betting and Bluffing)
یک بازی معروف هست به نام Coup که در ایران نیز با نام «کودتا» ترجمه شدهاست. اگر بازی کردهاید که پس میدانید در مورد کدام مکانیزم قرار است صحبت کنیم. اما اگر بازی نکردهاید، باید بگویم خیلی ساده است. چند شخصیت که هر کدام قابلیتی خاص دارند، در بازی موجود است و هر بازیکن دو شخصیت را میتواند داشته باشد و از قابلیتهایشان استفاده نماید. این شخصیتها از نظر دیگران پنهان است و همهی شخصیتهای موجود در بازی نیز الزاماً دست بازیکنان نیست (تعداد شخصیتها از تعداد نفرات بازی بیشتر است). در هر نوبت، بازیکن اعلام میکند فلان شخصیت را بازی میکند و از قابلیتش استفاده مینماید. اگر کارت شخصیت را داشته باشد که راست گفتهاست. اما اگر نداشته باشد پس دروغ گفته یا به اصطلاح بلوف زدهاست. حال شما باید بفهمید کی دروغ میگوید که مچش را بگیرید و در عین حال خودتان جوری بلوف بزنید که کسی متوجه نشود.
پس کافیست یک بار این بازی را انجام دهید تا دقیقا متوجه مکانیزم مورد نظر بشوید. اما اگر دنبال بازیهای بهتری با این مکانیزم هستید، به سراغ بازیهای پیشنهادی این بخش بروید. البته این نکته را در نظر بگیرید که این مکانیزم صرفاً با نقش آفرینی همراه نمیشود. بلکه بازی کودتا (Coup) تلفیقیست از نقش آفرینی و بلوف. در این مکانیزم ممکن است شما در مورد امتیازاتتان، کارتهای در دستتان، نقشتان، موقعیتتان یا هر اطلاعات دیگری که بازی به شما اجازه میدهد، دروغ بگویید.
بازیهای پیشنهادی: 2 Count!، 5Pax، AHA!
دنیای بردگیم دنیایی بسیار وسیع و شگفتانگیز است. بسیاری از افراد صرفاً در مورد بردگیمها شنیدهاند ویا فقط چند بازی را امتحان کردهاند، در حالی که نمیدانند خصوصاً در چند سال اخیر، این سبک از بازیها تا چه حد گسترده و پیچیده و پرطرفدار شدهاند. ما در چند مقاله بیشتر مکانیزمها را به شما معرفی خواهیم نمود. پس اگر به دنیای بردگیمها علاقه دارید و میخواهید در موردشان بیشتر بدانید، این مطلب را دنبال کنید.
در بخش اول این مجموعه مقالات، با سه مکانیزم Roll and Move، Deck Building و Role Playing آشنا شدیم. سه مکانیزمی که تقریباٌ همهی ما آنها را تجربه نمودهایم. در این بخش نیز تلاش میکنیم چند مکانیزم دیگر را به شما معرفی کنیم.
بگیر که آمد! (Take That)
بیایید کمی از بردگیم فاصله بگیریم. تاکنون مورتال کامبت بازی کردهاید؟ یک بازی ویدیویی در سبک مبارزهای که ساخت نسخههای مختلف آن از سال 1992 تا همین امروز ادامه دارد. به این صورت که شما و دوستتان ابتدا شخصیت مبارز خود را انتخاب میکنید و سپس در دو یا نهایتاً سه راند به مبارزه با یکدیگر میپردازید. اما در نسخههای اخیر این بازی قابلیتی اضافه شده به نام «ضربهی مهلک» (Fatal Blow)، به این صورت که فرض کنید بسیار از حریفتان کتک خوردهاید و حسابی کفری شدهاید. جانتان نیز به آخر رسیده و چیزی نمانده که آن راند را از دست بدهید و فقط به یک معجزه نیاز دارید تا حریف را تا حد زیادی ضعیف کرده و به خود تا حدی شانس پیروزی دهید. خب این قابلیت «ضربهی مهلک» دقیقاً همان معجزهایست که نیاز دارید و فقط وقتی مقدار جانتان از حدی کمتر میگردد فعال میشود و اگر بتوانید از آن استفاده کنید، دیگر کافیست برای چند لحظه دستهی کنترلر کنسول را کنار گذاشته و از تماشای فیلمی که از کتک خوردن بسیار خشونت بار حریف پخش میشود، لذت ببرید. در حقیقت شما وقتی «ضربه مهلک» را فعال میکنید دیگر لازم نیست کاری انجام بدهید و خود کاراکتر مبارز، چنان حریف را خرد و خاکشیر میکند که حالتان جا میآید و حس میکنید انتقام تمام کتکهایی که خوردهاید را گرفتهاید.
اگر دقیق به این قابلیت نگاه کنیم و آن را در یک بردگیم شبیه سازی کنیم، این میتواند یک Take That فوقالعاده باشد. شما کتک میخورید و کتک میخورید و کتک میخورید، تا آنجا که این قابلیت برایتان فعال میشود و با فشار دادن همزمان دو دکمه (احتمالاً با حرص زیاد) و شنیدن صدای به کار افتادن مکانیزم، گویی بار عظیمی از دوشتان برداشته میشود و آنجاست که جا دارد به حریف بگویید: «بگیر که آمد». قابلیتی که در جهت ضعیف کردن حریف تا حد قابل توجه و در مدت زمان کوتاهی تاثیر به سزایی خواهد داشت و همان طور که از اسمش پیداست، بسیار هیجانانگیز است. البته این قابلیتها موجب حذف مستقیم حریف از بازی نخواهد شد، اما از آن میتوان به عنوان کارهایی مانند سرقت، باطل کردن قابلیتها، نابود کردن منابع، ابطال اقدامات حریف و... بسته به چیزی که بازی و قوانینش در اختیارمان قرار میدهد، استفاده کرد.
بازی بنگ (Bang!)، این روزها در بازار ایران تا حدی به موفقیت رسیدهاست. توضیح بازی بسیار طولانیست. اما در این حد بگوییم که پر است از مکانیزم مورد بحث. مثلاً در این بازی هر کس میتواند به دیگری تیر بزند و در حقیقت یک کارت بنگ به او میدهد. این عمل خود یک «تیک دت» محسوب میشود. حال فرض کنید حریف به شما یک بنگ میزند اما شما کارت سپر یا دفاع (یا چیزی شبیه این) دارید و بلافاصله آن را رو کرده و نه تنها بنگ او را بیاثر میسازید، بلکه در نتیجهی عمل شما، کارتش نیز باطل میشود. این واکنش شما نیز در واقع از مکانیزم «تیک دت» در این بازی پیروی میکند.
بازیهای پیشنهادی: Chickens Dice Fight to the Death، 3 Wishes، Absolutism
بازیابی اقدامات (Action Retrieval)
این مکانیزم کمی برایمان نا آشناتر است و به این صورت است که هر بازیکن مجموعهای از عملکردها را در اختیار دارد که به صورت کارت یا توکن یا مواردی مشابه مشخص شدهاند. پس از اجرا خرج میشوند و معمولاً تا زمان بازیابی دوباره اجرا نمیشوند. خود عمل بازیابی نیز میتواند خود یک اقدام محسوب شود. مثلاً یک بازی را فرض کنید که در آن میتوانید یک مجموعهی حداکثر پنج عددی از کارتها یا توکنها را در اختیار داشته باشید و تا جایی که آخرین کارت یا توکن را استفاده نکنید، نمیتوانید دست خود را شارژ یا بازیابی نمایید. مثلا اگر در هر نوبت حق استفاده از یک کارت یا توکن را داشته باشید، پنج نوبت از مواردی که در دست دارید را باید بازی نمایید و در نوبت ششم فقط دست خود را بازیابی کنید. طبیعتاً در نوبت اول پنج انتخاب دارید و هر نوبت که میگذرد تعداد انتخابهایتان کم میشود تا دوباره دست خود را شارژ نمایید.
بیایید همین الآن یک بازی ساده بر اساس این مکانیزم طراحی کنیم. فرض کنید بازیای در اختیار داریم که حاوی مقدار زیادی توکن است و هر توکن حاوی یک عدد از اعداد یک تا ده. تمامی توکن ها به پشت (طوری که اعداد روی آنها مشخص نباشد، اما نه روی هم) روی زمین قرار میگیرند و در همان ابتدای بازی، بازیکنان به صورت شانسی پنج توکن برداشته و طوری که اعداد آنها مشخص باشد، رو به روی خود میچینند. حال هر بازیکن در نوبت خود باید یکی از توکنهایش را تا جایی که دستش کاملا خالی شود، حذف نماید. توکن حذف شده، دوباره به پشت روی زمین قرار میگیرد و هیچ توکنی روی توکن دیگر گذاشته نمیشود (تا با استفاده از حافظهی تصویری بتوان برای شارژ بعدی دست، عدد آنها را حدس زد). بازی حاوی زمانی مشخص نیز است و با شروع اولین نوبت، یک تایمر پنج دقیقه زمان را محاسبه میکند. بازیکنان به نوبت دست خود را خالی و دوباره مجدداً پر مینمایند تا در نهایت و در لحظهی پایان زمان، بازی متوقف شده و امتیازهای داخل دست هر کس شمرده میشود و هر کس امتیاز بیشتری داشته باشد، برنده است. حال شما در این بازی باید با مدیریت زمان و حدس توکنهای روی زمین، طوری برنامه ریزی کنید که با پایان زمان، بیشترین امتیاز را در دست خود داشته باشید. بازی جالبی شد، نه؟
بازیهای پیشنهادی: 100 Astronauts، Concordia، Havana
بازی تک نفره (Solo/Solitaire Game)
بازی تک نفره در بازیهای ویدیویی امری بسیار عادی و مرسوم است. برای مثال فوتبال. شما تیم خود را انتخاب میکنید و تیم مقابل نیز توسط کامپیوتر و هوش مصنوعی بازی کنترل میشود. اما آیا میدانستید بردگیم تک نفره نیز وجود دارد؟ بردگیمهایی که در آنها شما علیه بازی و مکانیزمهای از پیش تعریف شدهی آن هستید.
یاد یک سری کتاب در قالب «Choose Your Own Adventure» افتادم که از اولین نمونههای بازی تک نفره خارج از فضای دیجیتال محسوب میشوند. کتابهایی که به صورت فیزیکی در دسترس قرار میگیرند و از نظر ظاهر کاملاً شبیه به هر کتابی هستند. اما چه چیز در این کتابها متفاوت است؟ در حقیقت این کتاب مانند هر کتاب دیگری نیست که بخوانید و به آخر صفحه که رسیدید، ورق بزنید و صفحات را به ترتیب تا پایان کتاب طی کنید. این کتاب نوعی بازی است که داستانی را شرح میدهد؛ فرض کنید داستان مردی گمشده در یک جزیرهی ناشناخته. مثلاً در صفحهی دهم نوشته است، به یک دو راهی رسیدهاید. اگر راه کوهستانی را انتخاب میکنید به صفحهی چهل و پنج و اگر راه جنگل را انتخاب میکنید به صفحهی صد و بیست بروید. و بعد در هر کدام از صفحات، ماجرای متفاوتی در انتظار مرد داستان است. در صورت انتخاب راه کوهستانی، گرفتار برف و بوران میشود و به دره میافتد، و در صورت انتخاب راه جنگل، اسیر نگهبانان یک قبیلهی آدم خوار. در واقع یک کتاب داستانِ مصور و تعاملی که روند داستان توسط مخاطب انتخاب میشود و هر خط داستانی یک پایان مجزا دارد. این کتاب در واقع از همین مکانیزم پیروی مینماید و در آن، شما هستید در برابر وقایعی که در دل صفحات کتاب گنجانده شدهاند. اگر تاکنون این کتابها را تجربه نکردهاید، پیشنهاد میکنم حتما به سراغش بروید.
بازیهای پیشنهادی: 2 Hour Dungeon Crawl، 3 Dice، The 7th Citadel
دروغگویی! (Betting and Bluffing)
یک بازی معروف هست به نام Coup که در ایران نیز با نام «کودتا» ترجمه شدهاست. اگر بازی کردهاید که پس میدانید در مورد کدام مکانیزم قرار است صحبت کنیم. اما اگر بازی نکردهاید، باید بگویم خیلی ساده است. چند شخصیت که هر کدام قابلیتی خاص دارند، در بازی موجود است و هر بازیکن دو شخصیت را میتواند داشته باشد و از قابلیتهایشان استفاده نماید. این شخصیتها از نظر دیگران پنهان است و همهی شخصیتهای موجود در بازی نیز الزاماً دست بازیکنان نیست (تعداد شخصیتها از تعداد نفرات بازی بیشتر است). در هر نوبت، بازیکن اعلام میکند فلان شخصیت را بازی میکند و از قابلیتش استفاده مینماید. اگر کارت شخصیت را داشته باشد که راست گفتهاست. اما اگر نداشته باشد پس دروغ گفته یا به اصطلاح بلوف زدهاست. حال شما باید بفهمید کی دروغ میگوید که مچش را بگیرید و در عین حال خودتان جوری بلوف بزنید که کسی متوجه نشود.
پس کافیست یک بار این بازی را انجام دهید تا دقیقا متوجه مکانیزم مورد نظر بشوید. اما اگر دنبال بازیهای بهتری با این مکانیزم هستید، به سراغ بازیهای پیشنهادی این بخش بروید. البته این نکته را در نظر بگیرید که این مکانیزم صرفاً با نقش آفرینی همراه نمیشود. بلکه بازی کودتا (Coup) تلفیقیست از نقش آفرینی و بلوف. در این مکانیزم ممکن است شما در مورد امتیازاتتان، کارتهای در دستتان، نقشتان، موقعیتتان یا هر اطلاعات دیگری که بازی به شما اجازه میدهد، دروغ بگویید.
بازیهای پیشنهادی: 2 Count!، 5Pax، AHA!
دیدگاه شما