چگونه بازیهای رومیزی را به اطرافیانمان معرفی کنیم؟ (قسمت دوم و پایانی)
با معرفی حتی یک فرد جدید و علاقهمند کردن او به این سرگرمی و فعالیت، میتوانید زندگی او را تغییر دهید و در بهترین حالت یک همبازی جدی برای خودتان دست و پا کنید. پس با ما و این مطلب مهم همراه باشید.
5. به بازیکنان بگویید چگونه به پیروزی نزدیک بشوند یا از شکست دوری کنند
البته در مقالهای پیشتر به نحوه آموزش بازیهای رومیزی پرداختم، اما به دلیل اهمیت داشتن این موضوع نیاز است که دوباره به این مسئله اشاره کنم: حتما هدف بازی را برای بازیکنان توضیح دهید. هر چه که هست، آنها باید بدانند برای چه چیزی بازی میکنند. زمانی که بازیای را برای دوستان یا اعضای خانواده توضیح میدهید، باید به این نکته اشاره کنید که شرایط برد را چه چیزی تعیین میکند. هیولاها را بکشید، منابع جمع کنید، پول به دست بیاورید یا امتیاز بگیرید، هر چه که هست، آن را اعلام کنید.
پس از آن به آنها راهنمایی کنید که چگونه به این شرایط برد نزدیک شوند. نه به صورت این که مکانیزموار و حرکتهای آنها را برایشان تعیین کنید، ولی یک استراتژی کلی به آنها پیشنهاد دهید. بازیکن جدید باید انگیزهای برای بازی کردن داشته باشد، قوانین را درک کنند و طوری بازی کنند که ایدهای راجع به کلیت شرابط برد داشته باشند تا از روند بازی و سبک بازی کردن خودشان ناامید نشوند. باید شرایط طوری تعیین کنید که به آنها حس کنترل داشتن دست بدهد و طوری رفتار نکنند که انگار تمام حرکات آنها بر اساس شانس و اقبال گرفته میشود. زمانی این نکته بیشتر اهمیت پیدا میکند که بازی نامتقارن باشد. در چنین حالتی حتما بهترین استراتژیها را برای بازیکن مقابل شرح دهید.
اگر حتی شانس تازهواردان را به حساب بیاوریم، احتمال این که بازیکنان جدید بازی را واگذار کنند بسیار بالا است. اما این که از یک بازیکن باتجربه شکست بخورند، خیلی حس بهتری دارد تا این که بدون دانستن قوانین و شرایط برد دقیق و صحیح، بازنده میدان باشند.
6. بازیای را روی میز بیاورید که خودتان خیلی خوب به آن مسلط هستید
برای بازیای که میخواهید اولین بار روی میز بیاورید و آن را برای بازیکنان جدید معرفی کنید، عنوانی را انتخاب کنید که مثل کف دستتان میشناسیدش. باید بدانید هر زمان که شخصی حاضر در جلسه بازی به آن مسلط باشد، بازی خیلی بهتر و روانتر پیگیری میشود. مخصوصا اگر آن شخص چندین بار عنوان مورد نظر را تجربه کرده باشد.
هیچچیز به اندازه این که کسی که ایدهای راجع به بازیای ندارد و شروع به توضیح دادن آن بکند، یک فرد را از یک عنوان زده نمیکند. اگر در مورد بازی همه چیز را ندانید و کسی که تازه شروع به بازی کردن کرده است، سوالی از شما بپرسد و مجبور باشید در مورد آن تحقیق کنید، وجهه شما را به عنوان دانای کل به هم میریزد. شما در برههای از بازی مجبور خواهید بود که در مورد موقعیتهایی خاص توضیح دهید که ممکن است با خواندن یکباره رولبوک از آنها سر درنیاورید و لزوم مسلط بودن در چنین مواقعی، تجربه بازی کردن عنوان مورد بحث است. احتمالا حتی نیاز باشد تا برای مثال زدن و جا افتادن قوانین یک یا دو دست را با رقیب فرضی بازی کنید تا بازیکنان تازهکار، با روند بازی آشنا شوند. بیایید روراست باشیم که در صورت عدم تجربه نمیتوانیم چنین کاری را به خوبی انجام دهیم.
یک ایده خوب دیگر این است که اجازه دهید بازیکنان جدید به عنوان آخرین نفر نوبتشان را انجام دهند. این موضوع به آنها این شانس را میدهد که حداقل قبل از شروع اولین حرکتشان، شاهد چگونگی روند بازی باشند.
7. برای اولین بازی با تازهکارن، بازیهای سبک همکاری را انتخاب کنید
پیروزی علیه دیگران و حس رقابت مطمئنا پدیده جذاب و هیجانانگیزی است، اما باختن در کنار یکدیگر هم میتواند جالب باشد. حس تلخ و شیرین شکست خوردن در بازیای مثل پندمیک (Pandemic) با کم آوردن یک راند علیه بازی، حتی با توجه به مرگ میلیونها انسان در دنیای خیالی بازی، باز هم میتواند جالب باشد.
بازیهای سبک همکاری به صورت قابلتوجهی داون تایم بازی را کاهش میدهند. این به آن دلیل است که بازیکنان در کنار یکدیگر و در یک زمان طرح استراتژی میکنند و زمانی که این اتفاق میفتد، قوانین برای بازیکنان تازهوارد به شدت شفافتر میشوند و یک فرد با تجربهتر به آنها کمک میکند و شرایط برد و رسیدن به آن هم مشخصتر خواهد شد. یک انتخاب سهسربرد برای شما و همراهانتان.
البته ریسکی که در این میان وجود دارد آن است که اگر شما یک بازی را بارها بازی کرده باشید و به آن به شدت مسلط باشید، احتمالا فقط شما بازی را هدایت کنید و بقیه بیشتر نظارهگر ماجرا باشند. دلیل این موضوع هم میتواند این باشد که عطش برد در شما به لذت بردن دیگران و دادن حق انتخاب به دیگران بچربد. پس حواستان باشد به یک دیکتاتور پای میز تبدیل نشوید و بگذارید هر کس به میزانی که میخواهد در بازی شریک باشد، حتی اگر این موضوع منجر به باخت شما شود.
8. ممکن است اشتباهات زیادی از سمت بازیکنان تازهوارد رخ دهد و راه حلش بازگرداندن زمان است
اگر بازیهای سبک همکاری خیلی به سلیقه بازیکن جدید نزدیک نیست و با افراد رقابتطلب و تشنهی برد به صورت تکی طرف هستید، به سراغ بازیهای مربوطه بروید. در چنین مواقعی احتمال این که اشتباهات قانونی یا بزرگی که باعث به هم خوردن شرایط پیروزی آنها میشود را میتوان نادیده گرفت و به این افراد شانسی دوباره داد.
بازپسگیری یک حرکت از سمت این بازیکنان و حتی دادن پیشنهاداتی از سمت بازیکن با تجربهتر که باعث شود آنها به پیروزی نزدیکتر شوند میتواند اثری جادویی روی جذب چنین فردی به بازیهای رومیزی داشته باشد. حتی اگر از دفعات بعد او را در همان بازی له و لورده کنید و با اختلاف امتیاز وحشتناکی او را شکست دهید، هنوز مزه اولین بردش را از یاد نخواهد برد و به سومین دست بازی و انتقام گرفتن و چشیدن دوباره طعم پیروزی فکر خواهد کرد.
9. جلسه بازی را جذاب و هیجانانگیز نگه دارید!
این نکته را به عنوان یک گزاره کلی در نظر بگیرید و آن را روی تمام نکات قبلی هم پیاده کنید. یادتان باشد اشتباه کردن در اولین جلسه نکتهای معمولی است، با قوانین خودساخته هم میتوان بازی کرد، حتی اگر یک قانونی بسیار دست و پا گیر است و المان «فان» را از بازی سلب میکند، میتواند برای اولین بار کنار گذاشته شود. در سریهای بعدی و جلسات آینده میتوانید با رعایت درست تمام این نکات بازی کنید، ولی برای اولین بار، مهمترین نکته هیجانانگیز بودن و خوش گذشتن به تمامی بازیکنان است. مخصوصا اگر این بازیکنان اولین بار است که پای میز بازی مینشینند.
فراموش نکنید که بازی کردن بخش لذتبخش ماجرا است، و نه بردن. اگر بدن مهمترین چیز در این مورد بود، میتوانستید شیر یا خط بازی کنید و یک روز کامل را با بازی کردن آن سر کنید و هر دو طرف طعم پیروزی را برای چندین بار بچشند.
10. یادتان باشد که بازی برای همه نیست، حداقل نه الان!
میگویند شما از بازیها بدتان نمیآید، صرفا هنوز بازی درست را پیدا نکردهاید. از طرفی دیگر اگر از همین الان تا آخر عمرتان به بازی کردن بپردازید، به دلیل سرعت انتشار عناوین جدید، احتمالا نمیتوانید تمام بازیهای بازار را بازی کنید. زمانی که یک بازی را با مخاطب تازهواردتان بازی کردید، از او بپرسید چه چیزهایی را راجع به بازی دوست داشتند و برعکس. حتی بپرسید کدام قسمت از بازی را درست متوجه نشده بودند و نقاط ضعف و قوتشان چگونه است. ممکن است بعضیها بگویند که همه چیز اشتباه است و دیگر نمیخواهند تاس و مهره دیگری ببینند. البته این مورد آخر به سختی پیش خواهد آمد.
زمان و حتی میزان زیادی تلاش لازم است تا یک فرد را به سمت دنیای بازیهای رومیزی بیاورید و او را علاقهمند کنید، ولی روز به روز تعداد این افراد رو به افزایش است. اما زمانی که این اتفاق روی دهد، بزرگترین دستآورد را نسیب خودتان کردهاید و میتوانید از این جمله جادویی استفاده کنید: «موافقی یک دست دیگر بازی کنیم؟»
با معرفی حتی یک فرد جدید و علاقهمند کردن او به این سرگرمی و فعالیت، میتوانید زندگی او را تغییر دهید و در بهترین حالت یک همبازی جدی برای خودتان دست و پا کنید. پس با ما و این مطلب مهم همراه باشید.
5. به بازیکنان بگویید چگونه به پیروزی نزدیک بشوند یا از شکست دوری کنند
البته در مقالهای پیشتر به نحوه آموزش بازیهای رومیزی پرداختم، اما به دلیل اهمیت داشتن این موضوع نیاز است که دوباره به این مسئله اشاره کنم: حتما هدف بازی را برای بازیکنان توضیح دهید. هر چه که هست، آنها باید بدانند برای چه چیزی بازی میکنند. زمانی که بازیای را برای دوستان یا اعضای خانواده توضیح میدهید، باید به این نکته اشاره کنید که شرایط برد را چه چیزی تعیین میکند. هیولاها را بکشید، منابع جمع کنید، پول به دست بیاورید یا امتیاز بگیرید، هر چه که هست، آن را اعلام کنید.
پس از آن به آنها راهنمایی کنید که چگونه به این شرایط برد نزدیک شوند. نه به صورت این که مکانیزموار و حرکتهای آنها را برایشان تعیین کنید، ولی یک استراتژی کلی به آنها پیشنهاد دهید. بازیکن جدید باید انگیزهای برای بازی کردن داشته باشد، قوانین را درک کنند و طوری بازی کنند که ایدهای راجع به کلیت شرابط برد داشته باشند تا از روند بازی و سبک بازی کردن خودشان ناامید نشوند. باید شرایط طوری تعیین کنید که به آنها حس کنترل داشتن دست بدهد و طوری رفتار نکنند که انگار تمام حرکات آنها بر اساس شانس و اقبال گرفته میشود. زمانی این نکته بیشتر اهمیت پیدا میکند که بازی نامتقارن باشد. در چنین حالتی حتما بهترین استراتژیها را برای بازیکن مقابل شرح دهید.
اگر حتی شانس تازهواردان را به حساب بیاوریم، احتمال این که بازیکنان جدید بازی را واگذار کنند بسیار بالا است. اما این که از یک بازیکن باتجربه شکست بخورند، خیلی حس بهتری دارد تا این که بدون دانستن قوانین و شرایط برد دقیق و صحیح، بازنده میدان باشند.
6. بازیای را روی میز بیاورید که خودتان خیلی خوب به آن مسلط هستید
برای بازیای که میخواهید اولین بار روی میز بیاورید و آن را برای بازیکنان جدید معرفی کنید، عنوانی را انتخاب کنید که مثل کف دستتان میشناسیدش. باید بدانید هر زمان که شخصی حاضر در جلسه بازی به آن مسلط باشد، بازی خیلی بهتر و روانتر پیگیری میشود. مخصوصا اگر آن شخص چندین بار عنوان مورد نظر را تجربه کرده باشد.
هیچچیز به اندازه این که کسی که ایدهای راجع به بازیای ندارد و شروع به توضیح دادن آن بکند، یک فرد را از یک عنوان زده نمیکند. اگر در مورد بازی همه چیز را ندانید و کسی که تازه شروع به بازی کردن کرده است، سوالی از شما بپرسد و مجبور باشید در مورد آن تحقیق کنید، وجهه شما را به عنوان دانای کل به هم میریزد. شما در برههای از بازی مجبور خواهید بود که در مورد موقعیتهایی خاص توضیح دهید که ممکن است با خواندن یکباره رولبوک از آنها سر درنیاورید و لزوم مسلط بودن در چنین مواقعی، تجربه بازی کردن عنوان مورد بحث است. احتمالا حتی نیاز باشد تا برای مثال زدن و جا افتادن قوانین یک یا دو دست را با رقیب فرضی بازی کنید تا بازیکنان تازهکار، با روند بازی آشنا شوند. بیایید روراست باشیم که در صورت عدم تجربه نمیتوانیم چنین کاری را به خوبی انجام دهیم.
یک ایده خوب دیگر این است که اجازه دهید بازیکنان جدید به عنوان آخرین نفر نوبتشان را انجام دهند. این موضوع به آنها این شانس را میدهد که حداقل قبل از شروع اولین حرکتشان، شاهد چگونگی روند بازی باشند.
7. برای اولین بازی با تازهکارن، بازیهای سبک همکاری را انتخاب کنید
پیروزی علیه دیگران و حس رقابت مطمئنا پدیده جذاب و هیجانانگیزی است، اما باختن در کنار یکدیگر هم میتواند جالب باشد. حس تلخ و شیرین شکست خوردن در بازیای مثل پندمیک (Pandemic) با کم آوردن یک راند علیه بازی، حتی با توجه به مرگ میلیونها انسان در دنیای خیالی بازی، باز هم میتواند جالب باشد.
بازیهای سبک همکاری به صورت قابلتوجهی داون تایم بازی را کاهش میدهند. این به آن دلیل است که بازیکنان در کنار یکدیگر و در یک زمان طرح استراتژی میکنند و زمانی که این اتفاق میفتد، قوانین برای بازیکنان تازهوارد به شدت شفافتر میشوند و یک فرد با تجربهتر به آنها کمک میکند و شرایط برد و رسیدن به آن هم مشخصتر خواهد شد. یک انتخاب سهسربرد برای شما و همراهانتان.
البته ریسکی که در این میان وجود دارد آن است که اگر شما یک بازی را بارها بازی کرده باشید و به آن به شدت مسلط باشید، احتمالا فقط شما بازی را هدایت کنید و بقیه بیشتر نظارهگر ماجرا باشند. دلیل این موضوع هم میتواند این باشد که عطش برد در شما به لذت بردن دیگران و دادن حق انتخاب به دیگران بچربد. پس حواستان باشد به یک دیکتاتور پای میز تبدیل نشوید و بگذارید هر کس به میزانی که میخواهد در بازی شریک باشد، حتی اگر این موضوع منجر به باخت شما شود.
8. ممکن است اشتباهات زیادی از سمت بازیکنان تازهوارد رخ دهد و راه حلش بازگرداندن زمان است
اگر بازیهای سبک همکاری خیلی به سلیقه بازیکن جدید نزدیک نیست و با افراد رقابتطلب و تشنهی برد به صورت تکی طرف هستید، به سراغ بازیهای مربوطه بروید. در چنین مواقعی احتمال این که اشتباهات قانونی یا بزرگی که باعث به هم خوردن شرایط پیروزی آنها میشود را میتوان نادیده گرفت و به این افراد شانسی دوباره داد.
بازپسگیری یک حرکت از سمت این بازیکنان و حتی دادن پیشنهاداتی از سمت بازیکن با تجربهتر که باعث شود آنها به پیروزی نزدیکتر شوند میتواند اثری جادویی روی جذب چنین فردی به بازیهای رومیزی داشته باشد. حتی اگر از دفعات بعد او را در همان بازی له و لورده کنید و با اختلاف امتیاز وحشتناکی او را شکست دهید، هنوز مزه اولین بردش را از یاد نخواهد برد و به سومین دست بازی و انتقام گرفتن و چشیدن دوباره طعم پیروزی فکر خواهد کرد.
9. جلسه بازی را جذاب و هیجانانگیز نگه دارید!
این نکته را به عنوان یک گزاره کلی در نظر بگیرید و آن را روی تمام نکات قبلی هم پیاده کنید. یادتان باشد اشتباه کردن در اولین جلسه نکتهای معمولی است، با قوانین خودساخته هم میتوان بازی کرد، حتی اگر یک قانونی بسیار دست و پا گیر است و المان «فان» را از بازی سلب میکند، میتواند برای اولین بار کنار گذاشته شود. در سریهای بعدی و جلسات آینده میتوانید با رعایت درست تمام این نکات بازی کنید، ولی برای اولین بار، مهمترین نکته هیجانانگیز بودن و خوش گذشتن به تمامی بازیکنان است. مخصوصا اگر این بازیکنان اولین بار است که پای میز بازی مینشینند.
فراموش نکنید که بازی کردن بخش لذتبخش ماجرا است، و نه بردن. اگر بدن مهمترین چیز در این مورد بود، میتوانستید شیر یا خط بازی کنید و یک روز کامل را با بازی کردن آن سر کنید و هر دو طرف طعم پیروزی را برای چندین بار بچشند.
10. یادتان باشد که بازی برای همه نیست، حداقل نه الان!
میگویند شما از بازیها بدتان نمیآید، صرفا هنوز بازی درست را پیدا نکردهاید. از طرفی دیگر اگر از همین الان تا آخر عمرتان به بازی کردن بپردازید، به دلیل سرعت انتشار عناوین جدید، احتمالا نمیتوانید تمام بازیهای بازار را بازی کنید. زمانی که یک بازی را با مخاطب تازهواردتان بازی کردید، از او بپرسید چه چیزهایی را راجع به بازی دوست داشتند و برعکس. حتی بپرسید کدام قسمت از بازی را درست متوجه نشده بودند و نقاط ضعف و قوتشان چگونه است. ممکن است بعضیها بگویند که همه چیز اشتباه است و دیگر نمیخواهند تاس و مهره دیگری ببینند. البته این مورد آخر به سختی پیش خواهد آمد.
زمان و حتی میزان زیادی تلاش لازم است تا یک فرد را به سمت دنیای بازیهای رومیزی بیاورید و او را علاقهمند کنید، ولی روز به روز تعداد این افراد رو به افزایش است. اما زمانی که این اتفاق روی دهد، بزرگترین دستآورد را نسیب خودتان کردهاید و میتوانید از این جمله جادویی استفاده کنید: «موافقی یک دست دیگر بازی کنیم؟»
دیدگاه شما