10 تیپ شخصیتی بازیکنان روی اعصاب و راه‌های تعامل با آن‌ها (قسمت اول)

29 شهریور 1399 | 05:29

در این سری مقالات تیپ‌های شخصیتی اذیت‌کننده را بررسی خواهیم کرد و راه‌های مواجه با آن‌ها را در کنار هم مرور می‌کنیم.

هر چه بیشتر بازی‌های رومیزی بازی کنید و در عمق این سرگرمی و فعالیت فرو بروید، با آدم‌های بیشتری با نگرش‌ها، سلایق و رفتارهای مختلف آشنا خواهید شد. تعداد افرادی که از بازی کردن با آن‌ها نهایت لذت را خواهید برد به هیچ‌ وجه کم نیست، اما در این میان آدم‌‎هایی هم پیدا می‌شوند که شرایط را برای شما مشکل کنند. بازیکنانی که جلسه بازی شما را به یک کابوس تبدیل می‌کنند و به جای یک تجربه لذت‌بخش، یک خاطره افتضاح را در تقویم ذهنتان ثبت خواهند کرد. این‌ها همان افرادی هستند که باعث می‌شوند تا افراد تازه‌کار از بازی کردن و پدیده بازی‌های رومیزی به طور کلی فراری شوند و باعث شوند که به خودتان برای نشستن سر میز بازی، هر لحظه هزاران لعن و نفرین بفرستید.
البته ممکن است کمی بزرگ‌نمایی کرده باشم و بعضی از این آدم‌ها آن قدر هم که می‌گوییم روی اعصابتان رژه نروند، ولی از آن سمت هم هیچ قدمی برای خوش گذشتن به خودشان و دیگران برنخواهند داشت. اگر چنین فردی در گروه شما وجود دارد که همه چیز را برای شما و دیگر بازیکنان دشوار می‌کند، نگران نباشید و امید خود را از دست ندهید! کارهایی هست که می‌توان با انجام دادن آن‌ها، صدمات و خروجی منفی رفتارهای این افراد را به حداقل رساند. در بسیاری از مواقع، شناخت تیپ شخصیتی این افراد و انتخاب بازی صحیح برای بازی کردن با آن‌ها، تا درصد بسیار بالایی مشکل را حل می‌کند.
پس باید در قدم اول این افراد را دسته‌بندی کنیم و سعی کنیم بفهمیم هر کدام از آن‌ها متعلق به چه گروهی هستند تا برای رفع بلای آن‌ها، چاره‌ای بیاندیشیم. هم‌چنین باید بگویم که ممکن است در تیپ‌سازی و تفکیک این افراد کمی بزرگ‌نمایی شده باشد که طبق نیاز و شرایط این مطلب این اتفاق روی داده است. حتی ممکن است بازیکن مورد نظر شما به یک دسته خاص تعلق نداشته باشد و ترکیبی کشنده از دو یا بیشتر از این گروه‌ها را روی رفتار خودش پیاده‌سازی کرده باشد. البته قبل از آن که عینک قضاوت را روی چشمانمان بگذاریم، باید بدانیم که ما هم ممکن است کاملا حسابمان پاک نباشد و تا حدی به یکی از این گروه‌ها تعلق داشته باشیم. اگر چنین حسی داشتید، لطفا هر چه سریع‌تر برای اصلاح خودتان تلاش کنید وگرنه ممکن است یکی از هم‌بازی‌های شما پس از مطالعه این مطلب نیاز داشته باشد تا استراتژی‌های مطرح شده را روی شما پیاده کند. البته که همه ما ممکن است تا درصد کمی از این خصیصه‌ها را با خود به همراه داشته باشیم، در این صورت خیلی هم سعی نکنید تا زمین و زمان را برای اثبات خوب بودن خودتان به هم ببافید، بالاخره هیچ انسان کاملی وجود ندارد. پس همراه من باشید تا ببینیم شخصیت ما به کدام یکی از این گروه‌ها شباهت دارد و یا در اوضاعی حادتر، به کدام یک از این دسته‌ها تعلق داریم؟ کدام یکی از این تیپ‌های شخصیتی را سر میز بازیتان ملاقات کرده‌اید؟  شاید حتی به دلیل حضور چنین شخصی، مجبور شده باشید تا برنامه بازی پیشنهاد شده از طرف دوستانتان را رد کنید. این بار همه چی متفاوت خواهد بود و قرار است که یاد بگیریم چگونه می‌توان با چنین افرادی برخورد صحیح را داشت. تنها امیدوارم تا ما کسی نباشیم که نیاز داشته باشیم تا یکی از دوستانمان به زحمت بیفتد و ما را اصلاح کند!

1. نابغه و همه‌چی‌دان

نابغه، همه‌چی‌دان یا آلفا گیمر (Alpha Gamer)، به صورت ناخودآگاه یا خودآگاه فکر می‌کنن که بزرگ‌ترین مغز گروه از آن آن‌ها است و از نظر ذهنی از همه چیز و همه کس بالاتر است. البته که آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که بهترین گیمر و بازیکن جمع هستند و از باقی دوستان و همراهانشان پای میز، باهوش‌تر، تاکتیکال‌تر و برتر هستند. اعضای این گروه فکر می‌کنند که ذهن آن‌ها همیشه بهترین استراتژی را طرح خواهد کرد و هیچ‌کس نمی‌توان مثل آن‌ها معادلات پیش رویشان را تحلیل و حل کند. این گروه به این باور رسیده است که هر اتفاقی که در بازی روی می‌دهد، باید در راستای اثبات نبوغ و برتری ذهنی آن‌ها باشد. پس پیروزی آن‌ها مهر تاییدی بر نبوغ بی‌چون و چرای آن‌ها و شکست یک اتفاق ناگوار براساس بدشانسی و بداقبالی صرف است. نابغه داستان ما آن قدر در باور خود فرو می‌رود و به استعاداد ذاتی خود ایمان دارد که نمی‌تواند این ایده را بپذیرد که کسی حتی ممکن است از آن‌ها بهتر باشد. زمانی که بازی به پایان می‌رسد، شما باید سراپا گوش باشید تا ببینید چگونه او داستان چینش برنامه‌ها و طرح استراتژی‌اش را به تفصیل برای شما یا یکی دیگر از قربانی‌های نقشه جادویی او، توضیح می‌دهد و هر حرکت خودش را تشریح می‌کند. اما هیچ‌وقت و هیچ‌گاه در تاریخ زندگی پربار این افراد، شاهد این موضوع نخواهید بود که باختشان را گردن بگیرند و اگر آن‌ها ببازند، یعنی ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بوده‌اند و او صرفا بدشانسی آورده است. نابغه شانس و اقبال را سپربلای خودش می‌کند و احتمالا ممکن است حتی در آخر بازی چند لفظ رکیک هم خطاب به مهره‌ها و کارت‌های باقی مانده در دستشان مهمانتان کنند. صد البته می‌دانید که در چنین مواقعی، به در گفته شده است تا دیوار بشنود. حتی در خیلی از مواقع آن‌ها پا را فراتر از اقبال و شانس و مسائل متافیزیکی می‌گذارند و از پایه بازی و مکانیزم‌های «احمقانه‌» آن‌ها را زیر سوال خواهند برد.
البته به این نکته مهم توجه کنید که حتی اگر شانس به آن‌ها پشت نکرده باشد، حتما و حتما این طور است که کائنات تمام اقبال موجود در هستی را بدرقه راه برنده کرده‌. صدالبته چنین نظری با این موضوع همراه خواد شد که احتمالا اگر آن‌ها شانس و موقعیت برنده بازی را داشتند، احتمالا 5 یا 6 راند زودتر به پیروزی می‌رسیدند و برنده شدن فرد دیگر صرفا به دلیل عدم همراهی کارت و موقعیت درست خودشان بوده است. هر چه باشد، نابغه داستان ما هیچ فرصتی را برای یادآوری و اثبات نبوغ و اعجاب‌انگیز بودن و زیبایی ذهنش از دست نخواهد داد و همه باید بدانیم که سلول‌های خاکستری رنگ مغز او، بسیار براق‌تر و رنگین‌تر از من و شما و دیگر بازیکنان است. او باید حتما به باقی انسان‌ها یادآوری کنند که رسیدن به سطح هوش آن‌ها، به هیچ وجه ممکن نیست و این حقیقتی است که همه باید آن را بپذریند.
چگونه با نابغه برخورد کنیم:
چنین افرادی و سخنان آن‌ها می‌تواند به شدت خسته کننده و فرسایشی باشد، چرا که هر کلمه آن‌ها آغشته به غرور (که اصولا از نوع کاذب هم هست) و خودستایی است و هیچ‌گاه چنین چیزی نمی‌تواند برای یک نفر جذاب باشد. آن‌ها به راستی معتقند و به این ایمان رسیده‌اند که از باقی بازیکنان سرتر و بهتر هستند، و اگر هر اتفاقی رخ دهد که خلاف این موضوع را نشان دهد، تکذیب کردن سلاح دوم کشنده‌شان را به روی شما نشانه خواهند رفت. پس مجادله با آن‌ها می‌تواند یک شرایط باخت-باخت را شکل دهد. اگر بازی‌ای را با آن‌ها شروع کنید که در آن تبحر ندارند، احتمالا مغزتان را با سمباده‌ای به ضخامت این حقیقت، صاف خواهند کرد و در آخر شب جمجمه‌ای صیقل خورده به تمیزی کاشی‌های قصر باکینگهام انگلستان، تحویل خواهید گرفت. اگر هم با آن‌ها بازی‌ای را بازی کنید که در آن مهارت دارند، باید این موضوع را تحمل کنید که ممکن از هر ثانیه از بازی با کوبیده شدن این حقیقت که چه قدر آن‌ها خوب هستند به دیواره‌های گوشتان، تمام طول بازی را شکنجه شوید. به دلیل مشکل بودن برخورد با چنین آدمی، یکی از بهترین راه‌ها حرکت پایه‌ای و کلاسیک عدم بازی کردن و دعوت نکردن آن‌ها به جلسات بازی شما و دیگر دوستانتان است. گاهی وقت‌ها هم یک صحبت جدی گروهی با چنین فردی، در عین تعجب می‌تواند بسیار کارساز باشد و باعث شود تا او، نگرشش را تغییر دهد و دیگر در طول بازی در حال غر زدن از زمین کج و زمین و زمان به طور کلی یا تعریف از خود نباشند. داشتن چنین مکالمه‌ای مطمئنا آسان نخواهد بود و به کسی در آن بین خوش نخواهد گذشت، ولی ممکن است مرهمی دائمی باشد روی زخمی کهنه که به جای خودش روی تن دیگران خارش و درد ایجاد می‌کند. در واقع چشیدن جرعه‌ای از حقیقت و دیدن رفتارشان در آینه اجتماع، می‌تواند میزان منزجر کننده بودن رفتارشان را به آن‌ها یادآوری کند و اگر واقعا نصف چیزی که فکر می‌کنند، باهوش باشند، در اسرع وقت به اصلاح خود و رفتار خود خواهند پرداخت. ولی یادتان باشد در کل، راه ساده‌ای برای برخورد با چنین گروه و تیپ شخصیتی وجود ندارد و نخواهد داشت.
با چنین فردی چه نوع بازی‌هایی بکنیم؟
نابغه احتمالا بدترین و وحشت‌ناک نوع از بازیکنان و این لیست است که می‌تواند سر میزتان حضور داشته باشد. آن‌ها این قابلیت را دارند تا بهترین و لذت‌بخش‌ترین بازی‌های تاریخ بشریت را با رفتار منزجر کننده خود، مسموم و نابود سازند. پارتی گیم‌ها به دلیل داشتن شانس و رندوم بودن زیاد، به هیچ وجه انتخاب خوبی به شمار نمی‌روند. بازی‌های استراتژی سنگین؟ امیدوارم گوشتان را برای سخنرانی پربار آن‌ها و شرح دلایل شکستشان به خوبی آماده کرده باشید! بازی‌هایی با حداقل سطح شانس می‌توانند بهانه‌های آنتیک و عتیقه بابغه را در نطفه خفه کنند. دلیل اصلی این موضوع این است که در انتهای بازی، آن‌ها نمی‌توانند شانس را سرزنش کنند و با استفاده از سلاح خاک گرفته و شلیک بهانه‌هایشان به سمت همه، باخت خود را توجیه کنند. برای مثال بازی‌ای مانند کمت (Kemet) یا فود چین مگنت (Food Chain Magnet) دارای سطح خوبی از نیاز به طرح استراتژی شخصی بدون عامل شانس دارند. این بازی‌های به طور کلی طوری بالانس شده‌اند که کسی ارجحیتی نسبته به بقیه نداشته باشد. البته که نابغه «دوست داشتنی» ما باز هم چیزی را پیدا خواهد کرد که درباره‌اش فر بزند، اما حداقل در این مواقع بازیکنان دیگر می‌فهمند که جمله‌های شلیک شده به سمتشان هیچ بنیانی ندارند و بهانه‌های پوچی بیش نیستند.

ادامه این سری مطلب را در مقاله بعدی پیگیری کنید.

دیدگاه شما

درحال ثبت اطلاعات....