10 تیپ شخصیتی بازیکنان روی اعصاب و راه‌های تعامل با آن‌ها (قسمت دوم)
در این سری مقالات تیپ‌های شخصیتی اذیت‌کننده را بررسی خواهیم کرد و راه‌های مواجه با آن‌ها را در کنار هم مرور می‌کنیم.
2. ذهن خوان
هر چند نابغه سعی می‌کند تا به همه نشان دهد که او بهترین بازیکن در هر جمعی است، دوست عزیز ذهن خوان ما این باور را دارد که او بهترین فرد در بازی دادن دیگر افراد است. آن‌ها فکر می‌کنند که فروید (Freud) و دکتر هنیبال لکتر (Hannibal Lecter) در برابر آن‌ها شوخی‌ای بیش نیستند و آن‌ها تپه‌ای از روانشناسی را فتح نکرده باقی نگذاشته‌اند. این افراد این طور می‌پندارند که آنالیز و تحلیل آن‌ها در مورد چیزی که در ذهن حریفشان می‌گذرد، کلید پیروزی آن‌ها است. این فرد به صورت مکرر اعلام می‌کند که می‌داند در ذهن باقی بازیکنان چه چیزی می‌گذرد و اکشن بعدی آن‌ها چگونه خواهد بود. پس از گذاشتن دزد روی شش ضلعی بازیکنی در کاتان (Settlers of Catan)، او با چرخاندن دستش دور کارت‌های بازیکن مربوطه، و دیدن حالت صورت او، بهترین کارت را به دست خواهد آورد. البته حتی مهم نیست که چیزی که آن‌ها به دست آورده‌اند خیلی به دردشان می‌خورد یا نه، مهم این است که عمل به دست آوردن کارت، با استفاده از تکنین‌های ذهن خوانی آن‌ها صورت گرفته است ولاغیر. اگر کارت به دردشان نخورد، آن‌ها به این باورند که حریفشان را زخمی کرده‌اند و او را با انتخاب فوق‌العاده‌شان زمین‌گیر ساخته‌اند. اصلا مشخص نیست چرا او در حال بازی کردن با شما و سر میز شما است در حالی که می‌توانست سراغ بازی‌هایی برود که بلوف‌زنی در آن‌ها حرف اول و آخر را می‌زند. البته تا وقتی که آن‌ها تصمیم بگیرند به سمت چنین بازی‌هایی کوچ کنند، شما قربانی پز دادن‌های نامحدود راجع به ذهن رمز‌آلود و مرموز آن‌ها هستید.
چگونه با ذهن خوان برخورد کنیم:
بهترین راه برای جلوگیری از دیوانه شدنتان توسط این افراد این است که «قابلیت»های آن‌ها را در نطفه خفه کنید! می‌خواهند کارتی از دست شما بکشند؟ اشکالی ندارد، پشت سرتان آن‌ها را بر بزنید تا حتی خود شما هم ندانید که کدام کارت دارد توسط او کشیده می‌شود. البته این پدیده بسیار به این موضوع بستگی دارد که مشغول بازی کردن چه عنوانی هستید. اما این افراد در مواقعی بسیار ذوق زده می‌شوند که حس کنند در حال اجرای جادویشان روی باقی بازیکنان هستند. پس ندادن موقعیت این چنینی به آن‌ها، می‌تواند موثرترین روش برخورد با این دسته از افراد روی اعصاب باشد. آن‌ها می‌خواهند تا جایی که می‌شود با شما و دیگر بازیکنان سر میز، بازی ذهنی کنند، پس تا جایی که محبور نشدید به این کار تن ندهید.
با چنین فردی چه نوع بازی‌هایی بکنیم؟
افراد این دسته خیلی نمی‌توانند به بدنه اصلی شب و جلسه بازی شما صدمه زیادی وارد کنند، پس داشتن چنین فردی در گروه آن‌قدر ها هم موضوع جدی و بزرگی نیست. بیشتر از همه چیز، آزار آن‌ها در لحظاتی از بازی روی می‌دهد و تا جایی که دست و پایشان بسته باشد، دهنشان هم بسته خواهند ماند. اگر دیدید که چنین فردی در گروهتان حضور دارد، تا جایی که می‌توانید از بازی‌هایی با سطح تعامل بالا بین بازیکنان دوری کنید. هر چه کمتر چیزی برای خواندن از ذهن دیگر بازیکنان برای آن‌ها وجود داشته باشد، کمتر داستان‌های منحوس آن‌ها و قصه‌های مربوط به توانایی‌های متافیزیکی و غیر معمول آن‌ها گوش و اعصابتان را آزار خواهند داد.
3. قاضی
اصلا سعی نکنید در حضور چنین فردی در جمع سراغ کتابچه قواین (Rulebook) بروید، چرا که همیشه داستان به نفع آن‌ها مختومه خواهد شد. قاضی داستان ما هیچ کلمه‌ای را در رول‌بوک ناخوانده باقی نگذاشته است، مخصوصا زمانی که قانون به سمت آن‌ها در حال غش کردن باشد. اتفاقا در حالی که آن‌ها این ادعا را دارند که حرف آن‌ها در تمام مواقع حق است و هیچ قانون و استثنایی جرات پنهان شدن از چشم تیزبین آن‌ها را ندارد، تنها زمانی به سراغ مرور کردن قوانین خواهند رفت که می‌دانند و یا نیاز دارند تا مطمئن شوند بخشی از قانون به کمک پیروزی آن‌ها خواهد آمد. مطمئنا حافظه آن‌ها در مواقعی خیلی خوب کار نمی‌کند و زبانشان در چنین زمان‌های کوتاه است؛ هنگامی که آن‌ها در حال انجام دادن حرکتی مشکوک هستند که می‌دانند کسی جز خودشان از آن نفع نخواهد برد. اگر در حال شنیدن این جمله هستید که: «نمی‌توانی حرکتت را برگردانی چون دستت با مهره تماس داشته است.»، احتمال بسیار خوبی وجود دارد که در حال بازی کردن با یکی از افراد «دوست داشتنی» این گروه و دسته هستید.
چگونه با قاضی برخورد کنیم:
ارتباط برقرار کردن به صورت گروهی با چنین افراد بسیار کارآمد است. قاضی خواسته‌اش را در سایه اهمیت ندادن یا کمتر دانستن باقی افراد نسبت به گفته‌هایش به کرسی می‌نشاند، پس مطمئن شوید که همه بازیکنان حاضر در جمع به خوبی قوانین را مطالعه کرده و می‌شناسند.
از همه چیز مهم‌تر، روال کار میز را قبل از شروع بازی مشخص کنید. برای مثال، با کدام یک از قوانین شخصی (House Rules) بازی می‌کنید یا نمی‌کنید؟ چگونگی قبول کردن نشستن تاس و ریختن آن به چه شکلی است؟ برای مثال آیا آینه شدن تاس قابل قبول است یا در صورت عدم قبول کردن این موضوع، باید همان تاس ریخته شود یا همه تاس‌ها دوباره با هم ریخته شوند؟ یا حتی اگر تاسی به زمین افتاد آیا نیاز است که باقی تاس‌های رومیزی هم دوباره ریخته شوند یا خیر. با تصویب چنین «قوانین» و «اصولی» برای میز، دست قاضی را برای اظهار نظر یا عدم پذیرش خروجی‌های بازی بسیار تنگ می‌کنید. مخصوصا اگر بخواهد از آن‌ها به نفع خودش بهره ببرد. حتما و حتما در مورد دوباره انجام دادن یک حرکت یا پس گرفتن انتخاب هم قبل از شروع توافق کنید. آیا نوبت یک نفر زمانی سر می‌رسد که خودش اعلام می‌کند؟ آیا زمانی که یک نفر تصمیمی می‌گرد دیگر قابلیت بازپس‌گیری آن را از دست می‌دهد؟ اگر دستت از روی قطعات برداشته شود نوبتت به پایان رسیده است و حق تغییری در روند بازی نخواهی داشت؟ آیا اجازه هست تا زمانی که بازیکن دیگری حرکتی نرفته است، انتخابمان را تغییر دهیم؟ اگر پس‌گیری حرکت ما تاثیری روی کسی ندارد، می‌تواند آن را تغییر داد؟ تمام این مسائل را قبل از رفتن به دل بازی مشخص کنید. با هر قانون مشخص بیشتر، یک دور طناب دور دست قاضی را سفت کرده‌اید و به او اجازه نمی‌دهید تا با «دانسته‌هایش» همه چیز را زیر سوال ببرد. اگر هم به طور کلی قاضی جمع‌تان خیلی موجبات دیوانه‌سازی دیگران را فراهم می‌کند، به سراغ بازی‌هایی با قوانین سبک بروید.
با چنین فردی چه نوع بازی‌هایی بکنیم؟
در هنگام مواجهه با چنین موجود وحشتناکی، سراغ بازی‌های ساده‌تر بروید، بازی‌هایی که قوانین آن‌ها و درکشان برای همه کار ساده‌ای است. مثلا کاتان از نظر قانونی بازی راحتی برای درک به حساب می‌رود، در حالی که هنگام بازی کردن عنوانی مثل کازمیک انکنتیر (Cosmic Encounter) نیاز دارید تا هر پنج دقیقه یک سر کوچک به رول‌بوک بزنید. اگر هم مشغول بازی کردن بازی سنگینی هستید، بهتر است یک راهنمای قوانین خلاصه و پرینت شده جلوی روی همه قرار دهید. این به آن معنا است که حتی اگر قوانین سنگین و زیادی وجود دارد، با یک نگاه می‌توانید کلیات آن را به یاد آورید. بسیاری از بازی‌های سنگین‌تر، در خود جعبه چنین راهنمایی را قرار می‌دهند.
ادامه این سری مطلب را در مقاله بعدی پیگیری کنید.
در این سری مقالات تیپ‌های شخصیتی اذیت‌کننده را بررسی خواهیم کرد و راه‌های مواجه با آن‌ها را در کنار هم مرور می‌کنیم.
2. ذهن خوان
هر چند نابغه سعی می‌کند تا به همه نشان دهد که او بهترین بازیکن در هر جمعی است، دوست عزیز ذهن خوان ما این باور را دارد که او بهترین فرد در بازی دادن دیگر افراد است. آن‌ها فکر می‌کنند که فروید (Freud) و دکتر هنیبال لکتر (Hannibal Lecter) در برابر آن‌ها شوخی‌ای بیش نیستند و آن‌ها تپه‌ای از روانشناسی را فتح نکرده باقی نگذاشته‌اند. این افراد این طور می‌پندارند که آنالیز و تحلیل آن‌ها در مورد چیزی که در ذهن حریفشان می‌گذرد، کلید پیروزی آن‌ها است. این فرد به صورت مکرر اعلام می‌کند که می‌داند در ذهن باقی بازیکنان چه چیزی می‌گذرد و اکشن بعدی آن‌ها چگونه خواهد بود. پس از گذاشتن دزد روی شش ضلعی بازیکنی در کاتان (Settlers of Catan)، او با چرخاندن دستش دور کارت‌های بازیکن مربوطه، و دیدن حالت صورت او، بهترین کارت را به دست خواهد آورد. البته حتی مهم نیست که چیزی که آن‌ها به دست آورده‌اند خیلی به دردشان می‌خورد یا نه، مهم این است که عمل به دست آوردن کارت، با استفاده از تکنین‌های ذهن خوانی آن‌ها صورت گرفته است ولاغیر. اگر کارت به دردشان نخورد، آن‌ها به این باورند که حریفشان را زخمی کرده‌اند و او را با انتخاب فوق‌العاده‌شان زمین‌گیر ساخته‌اند. اصلا مشخص نیست چرا او در حال بازی کردن با شما و سر میز شما است در حالی که می‌توانست سراغ بازی‌هایی برود که بلوف‌زنی در آن‌ها حرف اول و آخر را می‌زند. البته تا وقتی که آن‌ها تصمیم بگیرند به سمت چنین بازی‌هایی کوچ کنند، شما قربانی پز دادن‌های نامحدود راجع به ذهن رمز‌آلود و مرموز آن‌ها هستید.
چگونه با ذهن خوان برخورد کنیم:
بهترین راه برای جلوگیری از دیوانه شدنتان توسط این افراد این است که «قابلیت»های آن‌ها را در نطفه خفه کنید! می‌خواهند کارتی از دست شما بکشند؟ اشکالی ندارد، پشت سرتان آن‌ها را بر بزنید تا حتی خود شما هم ندانید که کدام کارت دارد توسط او کشیده می‌شود. البته این پدیده بسیار به این موضوع بستگی دارد که مشغول بازی کردن چه عنوانی هستید. اما این افراد در مواقعی بسیار ذوق زده می‌شوند که حس کنند در حال اجرای جادویشان روی باقی بازیکنان هستند. پس ندادن موقعیت این چنینی به آن‌ها، می‌تواند موثرترین روش برخورد با این دسته از افراد روی اعصاب باشد. آن‌ها می‌خواهند تا جایی که می‌شود با شما و دیگر بازیکنان سر میز، بازی ذهنی کنند، پس تا جایی که محبور نشدید به این کار تن ندهید.
با چنین فردی چه نوع بازی‌هایی بکنیم؟
افراد این دسته خیلی نمی‌توانند به بدنه اصلی شب و جلسه بازی شما صدمه زیادی وارد کنند، پس داشتن چنین فردی در گروه آن‌قدر ها هم موضوع جدی و بزرگی نیست. بیشتر از همه چیز، آزار آن‌ها در لحظاتی از بازی روی می‌دهد و تا جایی که دست و پایشان بسته باشد، دهنشان هم بسته خواهند ماند. اگر دیدید که چنین فردی در گروهتان حضور دارد، تا جایی که می‌توانید از بازی‌هایی با سطح تعامل بالا بین بازیکنان دوری کنید. هر چه کمتر چیزی برای خواندن از ذهن دیگر بازیکنان برای آن‌ها وجود داشته باشد، کمتر داستان‌های منحوس آن‌ها و قصه‌های مربوط به توانایی‌های متافیزیکی و غیر معمول آن‌ها گوش و اعصابتان را آزار خواهند داد.
3. قاضی
اصلا سعی نکنید در حضور چنین فردی در جمع سراغ کتابچه قواین (Rulebook) بروید، چرا که همیشه داستان به نفع آن‌ها مختومه خواهد شد. قاضی داستان ما هیچ کلمه‌ای را در رول‌بوک ناخوانده باقی نگذاشته است، مخصوصا زمانی که قانون به سمت آن‌ها در حال غش کردن باشد. اتفاقا در حالی که آن‌ها این ادعا را دارند که حرف آن‌ها در تمام مواقع حق است و هیچ قانون و استثنایی جرات پنهان شدن از چشم تیزبین آن‌ها را ندارد، تنها زمانی به سراغ مرور کردن قوانین خواهند رفت که می‌دانند و یا نیاز دارند تا مطمئن شوند بخشی از قانون به کمک پیروزی آن‌ها خواهد آمد. مطمئنا حافظه آن‌ها در مواقعی خیلی خوب کار نمی‌کند و زبانشان در چنین زمان‌های کوتاه است؛ هنگامی که آن‌ها در حال انجام دادن حرکتی مشکوک هستند که می‌دانند کسی جز خودشان از آن نفع نخواهد برد. اگر در حال شنیدن این جمله هستید که: «نمی‌توانی حرکتت را برگردانی چون دستت با مهره تماس داشته است.»، احتمال بسیار خوبی وجود دارد که در حال بازی کردن با یکی از افراد «دوست داشتنی» این گروه و دسته هستید.
چگونه با قاضی برخورد کنیم:
ارتباط برقرار کردن به صورت گروهی با چنین افراد بسیار کارآمد است. قاضی خواسته‌اش را در سایه اهمیت ندادن یا کمتر دانستن باقی افراد نسبت به گفته‌هایش به کرسی می‌نشاند، پس مطمئن شوید که همه بازیکنان حاضر در جمع به خوبی قوانین را مطالعه کرده و می‌شناسند.
از همه چیز مهم‌تر، روال کار میز را قبل از شروع بازی مشخص کنید. برای مثال، با کدام یک از قوانین شخصی (House Rules) بازی می‌کنید یا نمی‌کنید؟ چگونگی قبول کردن نشستن تاس و ریختن آن به چه شکلی است؟ برای مثال آیا آینه شدن تاس قابل قبول است یا در صورت عدم قبول کردن این موضوع، باید همان تاس ریخته شود یا همه تاس‌ها دوباره با هم ریخته شوند؟ یا حتی اگر تاسی به زمین افتاد آیا نیاز است که باقی تاس‌های رومیزی هم دوباره ریخته شوند یا خیر. با تصویب چنین «قوانین» و «اصولی» برای میز، دست قاضی را برای اظهار نظر یا عدم پذیرش خروجی‌های بازی بسیار تنگ می‌کنید. مخصوصا اگر بخواهد از آن‌ها به نفع خودش بهره ببرد. حتما و حتما در مورد دوباره انجام دادن یک حرکت یا پس گرفتن انتخاب هم قبل از شروع توافق کنید. آیا نوبت یک نفر زمانی سر می‌رسد که خودش اعلام می‌کند؟ آیا زمانی که یک نفر تصمیمی می‌گرد دیگر قابلیت بازپس‌گیری آن را از دست می‌دهد؟ اگر دستت از روی قطعات برداشته شود نوبتت به پایان رسیده است و حق تغییری در روند بازی نخواهی داشت؟ آیا اجازه هست تا زمانی که بازیکن دیگری حرکتی نرفته است، انتخابمان را تغییر دهیم؟ اگر پس‌گیری حرکت ما تاثیری روی کسی ندارد، می‌تواند آن را تغییر داد؟ تمام این مسائل را قبل از رفتن به دل بازی مشخص کنید. با هر قانون مشخص بیشتر، یک دور طناب دور دست قاضی را سفت کرده‌اید و به او اجازه نمی‌دهید تا با «دانسته‌هایش» همه چیز را زیر سوال ببرد. اگر هم به طور کلی قاضی جمع‌تان خیلی موجبات دیوانه‌سازی دیگران را فراهم می‌کند، به سراغ بازی‌هایی با قوانین سبک بروید.
با چنین فردی چه نوع بازی‌هایی بکنیم؟
در هنگام مواجهه با چنین موجود وحشتناکی، سراغ بازی‌های ساده‌تر بروید، بازی‌هایی که قوانین آن‌ها و درکشان برای همه کار ساده‌ای است. مثلا کاتان از نظر قانونی بازی راحتی برای درک به حساب می‌رود، در حالی که هنگام بازی کردن عنوانی مثل کازمیک انکنتیر (Cosmic Encounter) نیاز دارید تا هر پنج دقیقه یک سر کوچک به رول‌بوک بزنید. اگر هم مشغول بازی کردن بازی سنگینی هستید، بهتر است یک راهنمای قوانین خلاصه و پرینت شده جلوی روی همه قرار دهید. این به آن معنا است که حتی اگر قوانین سنگین و زیادی وجود دارد، با یک نگاه می‌توانید کلیات آن را به یاد آورید. بسیاری از بازی‌های سنگین‌تر، در خود جعبه چنین راهنمایی را قرار می‌دهند.
ادامه این سری مطلب را در مقاله بعدی پیگیری کنید.
دیدگاه شما