10 تیپ شخصیتی بازیکنان روی اعصاب و راه‌های تعامل با آن‌ها (قسمت چهارم)

29 شهریور 1399 | 06:06

در این سری مقالات تیپ‌های شخصیتی اذیت‌کننده را بررسی خواهیم کرد و راه‌های مواجه با آن‌ها را در کنار هم مرور می‌کنیم.

6. فخرفروش و متکبر

خودتان را گول نزنید، فرد مغرور و متکبر ما دعوت شما را برای بازی قبول نکرده است تا بیاید و بازی شما را بازی کند، او آمده است تا از آن‌ها ایراد بگیرد و در مورد آن‌ها شکایت کند. به هر دلیلی که هست، این شخص می‌خواهد ثابت کند که بازی‌های شما آن طور که باید و شاید حق مطلب را ادا نمی‌کنند و بازی‌های بسیار بهتری برای بازی کردن وجود دارند: بازی‌های داخل قفسه و کلکسیون این افراد. چنین بازیکنی اصولا بیشتر در بین بازیکنان کارکشته‌تر دیده می‌شود و می‌توانید او را اصولا با این موضوع تمیز دهید که در حال گرفتن ایرادات پایه‌ای در تئوری و پیاده‌سازی طراحی بازی در حال بازی شدن است، حتی اگر عنوان مذکور بازی‌ای مثل کاردز اگینست هیومنیتی (Cards Against Humanity) باشد. اصولا افراد دیگر حاضر در جلسه بازی‌ای که فرد متکبر حضور دارد، یک آرزوی مشترک دارند: این که این فرد دهانش را ببندد و فقط بازی کند! او حتی حاضر نیست با یک میله 6 متری با یکی از نسخه‌های مونوپولی (Monopoly) تماس داشته باشد و کافی است تا یک عنوان پرطرفدار کلاسیک را در کنارش نام ببرید تا رگ‌های روی شقیقه‌اش شروع به حرکت کنند. هر چه باشد این فرد با بازی در حال اجرا شدن اخت نمی‌گیرد و از آن لذت نخواهد برد، مگر آن که آن بازی یکی از اعضای کلکسیون شخصیش باشد. البته اشتباه نکنید، ممکن است شما هم با خودتان بگویید خب خیلی وقت‌ها چنین چیزی برای‌تان پیش آمده که از بازی در حال اجرا خوشتان نیامده است و آرزو داشتید وقت گرانبهایتان را برای بازی کردن عنوان مورد علاقه خود خرج می‌کردید. این امری طبیعی است ولی فرد مورد نظر ما هیچ‌گاه و در هیچ شرایطی به غیر از بازی کردن عناوین سنگین و مورد علاقه خود، احساس راحتی نخواهد داشت.
چگونه با فخرفروش و متکبر برخورد کنیم:
اگر مجبورید که چنین فردی را در بین گروهتان راه بدهید و او را تحمل کنید، بهترین راه حل توافق است. آن‌ها اصولا نمی‌خواهند که بازی‌های شما را به طور مداوم بازی کنند و افراد دیگر هم احتمالا ترجیح نمی‌دهند که برای دفعات بالا بازی‌های کلکسیون این افراد روی میز بیاید. یک برنامه سیستماتیک و منظم را برای همه معرفی کنید و طبق این برنامه یک بالانس کلی را ایجاد و آن را حفظ کنید. اگر برنامه شما منظم و دقیق و عادلانه نوشته شده باشد، فرد مورد نظر ما حق و فضای اعتراض نخواهد داشت.
با چنین فردی چه نوع بازی‌هایی بکنیم؟
جواب ساده این است که بگوییم «هر چه که طبق سلیقه و با میل شخص متکبر ما است.»، که ممکن است این با چیزی که دیگران می‌خواهند یا نمی‌خواهند هم‌پوشانی داشته باشد. برای همین است که اصل توافق در برابر چنین افرادی بسیار مهم است. اگر شما انعطاف پذیری داشته باشید و بتوانید با آن‌ها راه بیایید، می‌توانید به نحوی این افراد را کنترل کنید. برای مثال به ژانر مورد علاقه این فرد توجه کنید. اگر آن‌ها به طور کلی و از پایه با بازی‌های دورهمی و پارتی گیمز (Party Games) مشکل دارند، احتمالا در هنگام بازی‌هایی از این سبک به شما و دیگران خوش نخواهد گذشت. چرا که در طول بازی باید مدام به جملاتی از این دست گوش دهید که چرا و چه قدر بازی در حال انجام شدن، افتضاح و پیش پا‌افتده است و می‌توانستید در چنین زمانی چه عنوان سنگین و کم‌یابی را بازی کنید. اگر آن‌ها به بازی‌های یورو علاقه‌مند هستند، حداقل در قلمرو آن‌ها قدم بردارید و بگذارید با انتخاب یک بازی خوب، هم آن‌ها دهانشان بسته بماند و هم به خودتان و دیگر اعضای گروه گیمی‌تان خوش بگذرد. هر فردی که در این گروه قرار می‌گیرد با آن یکی متفاوت است و سلیقه‌ها تعدد بالایی دارند، پس راه و بازی مشخصی برای پیشنهاد دادن برای بازی کردن با این افراد وجود ندارد.

7. بازیکن خسته

«اصلا چرا این جا آمدی و سر میز بازی هستی؟». این سوالی است که تمام اعضای حاضر در جلسه بازی در مورد چنین فردی فکر می‌کنند، اما خب مشخصا کسی آن را به زبان نخواهد آورد. فارغ از دلیل آمدن و حضور چنین شخصی سر میز بازی و جلسه شما، که برای همیشه یک معمای حل نشده و مرموز باقی خواهند ماند، نکته‌ مشخص این است که آن‌ها به شدت از بازی کردن عذاب می‌کشند و به طور دهشتناکی از بازی کردن بی‌زار هستند. اصولا یا در حال ورق زدن رول‌بوک بازی، کار کردن با تلفن همراهشان و مسیج دادن به دوستانشان، چک کردن ایمیل‌های هشت سال پیش یا حتی مطالعه یک کتاب دیجیتال، مرور سریال‌های عقب‌مانده‌شان، نقاشی کردن در نوت گوشی و یا ساخت یک اثر هنری با قطعات استفاده نشده روی میز و بازی هستند. مشغول هر چیزی که باشند، مطمئنا برای آن‌ها از بازی کردن و توجه به بازی جذاب‌تر است. چنین افرادی می‌توانند در هنگام بازی کردن یک بازی رومیزی بسیار خطرناک باشند، چرا که ممکن است حق انتخاب‌های احمقانه و وحشتناکی از سوی بازی در اختیار آن‌ها قرار بگیرد که صرفا با استفاده از آن‌ها بتوانند بنیان بازی و روند آن را به گند بکشند. برای مثال ممکن است مکانیزم پایان بازی یک اثر طولانی را خیلی سریع فعال کنند و همین باعث شود تا بازیکنان نه به کارهای مدنظرشان برسند و نه از بازی لذت ببرند. به طور کلی در این صورت کار آن‌ها اشتباه و نیست و بازی، خودش این اختیار را به آن‌ها داده است؛ اما همه می‌دانیم که در حقیقت چنین کاری تا چه حد می‌تواند خطر نزدیک شدن باقی بازیکنان به سکته قلبی را افزایش دهد. 
در بعضی مواقع هم آن قدر از فضای بازی دور می‌شوند که اصلا یادشان می‌رود که باید کمی به اتفاقات روی داده در بازی توجه و نوبتشان را بازی کنند. در چنین مواقعی بازیکنان دیگر اصولا به جای او تصمیم می‌گیرند و در مقام یک حریف تمرینی و خیالی مهره‌ها و وسایل او را جا به جا می‌کنند. حتی در نقاطی از بازی، او را طرد شده می‌دانند و بازی را بدون حضور او و تاثیرش ادامه می‌دهند، که این موضوع در بازی‌هایی که تعداد بازیکنان روی چینش و روند بازی تاثیرگذار است بسیار می‌تواند روی اعصاب همگان برود. هر دو صورت گفته شده هم تصویر زیبایی را ترسیم نمی‌کنند و هیچ کدام یک از آن‌ها ایده‌آل هیچ‌کس نخواهد بود.
چگونه با بازیکن خسته برخورد کنیم:
بعد از مدت‌ها بازی کردن و سر و کله زدن با چنین افرادی، متوجه می‌شوید که بخشش عطای حضور این افراد به لقایشان کاملا کار ارزنده‌ای خواهد بود. نیازی نیست که تا آخرین لحظه هم او را زجر بدهید و هم خودتان و دیگر بازیکنان سر میز را. بیایید روراست باشیم، هیچ‌کس از حضور چنین فردی در جمع و جلسه بازی، نفعی نخواهد برد. پس می‌توانید به آن‌ها چند انتخاب بدهید: اجازه دهید در صورت خواستن، میز و فضای بازی را ترک کنند یا به آن‌ها گوش‌زد کنید که در صورت تمایل به ادامه بازی باید شرط توجه به بازی را فراموش نکنند و مثل باقی بازیکنان، به وقت و اعصاب دیگران احترام بگذارند و خودشان را اصلاح کنند. اگر نیاز بود، توکن‌های آن‌ها را استفاده کنید و حرکت دهید و یا حتی نوبت او را رد شده بدانید. ممکن است که راه حل افتضاحی به نظر برسد، ولی تجربه نشان داده است که همیشه عدم حضور چنین فردی و ابرسیاه حضورش روی میز و صفحه بازی بسیار مفیدتر از بودن بدون استفاده خود آن‌ها خواهد بود. فقط به این دلیل که آن‌ها نمی‌خواهند بخشی از جلسه بازی نباشند، دلیل نمی‌شود که حضورشان بدون تاثیر باشد.
با چنین فردی چه نوع بازی‌هایی بکنیم؟
به صورت کلی، این بازیکن خسته و بی‌میل است که نمی‌خواهد بازی کند، پس صورت مسئله ما در رابطه با این گروه خاص می‌تواند تا حدی بی‌معنی باشد. اما اگر انتظار حضور چنین فردی را در گروهتان دارید، به چند نکته مهم توجه داشته باشید. برای مثال بازی‌هایی را انتحاب کنید که کناره‌گیری از آن‌ها ادامه بازی را خیلی تحت تاثیر قرار ندهد. خروج از بازی زولکین (T’zolkin) خیلی مشکلی برای کسی پیش نخواهد آورد. شما می‌توانید به راحتی یک بازیکن فرضی را با قوانین بازی به روند این عنوان اضافه کنید و از ادامه کار لذت ببرید. اما خروج از بازی‌ای مثل سون واندرز، که پیش‌تر راجع به آن صحبت کردم، داستان دیگری دارد؛ در چنین عنوانی چینش قطعات و نوع روند بازی به شدت تحت تاثیر تعداد بازیکنان است و عدم حضور یکی از آن‌ها و خروجش در میانه راه می‌تواند کل بازی را از بیخ و بن نابود کند، به طوری که مجبور شوید تا بازی را از اول شروع کنید. هم‌چنین بازی‌های سبک هم‌کاری مشترک، می‌توانند انتخاب خوبی برای این افراد به شمار بروند. دلیل این موضوع این است که در صورت خروج یک نفر از بازی، می‌توانید به راحتی جای او را با یک نفر دیگر عوض کنید و در مواقع دیگر خودتان یا یکی دیگر از افراد حاضر در جلسه بازی، بیشتر از یک نقش را کنترل خواهد کرد. عناوینی مثل منشنز آو مدنس (Mansions of Madness)، پندمیک (Pandemic) . گریزلد (Grizzled) از عناوین خوبی هستند که می‌توانید در هنگام حضور یک فرد خسته و بی‌میل بازی کنید. 
البته باز هم اشتباه نکنید، ممکن است شما هم حداقل برای یک‌بار هم که شده با بی‌حوصلگی پای میز بازی نشسته باشیم و حالمان حتی بدتر شده باشد، ولی باز هم زیر شاخه این گروه‌ها قرار نخواهید گرفت.

ادامه این سری مطلب را در مقاله بعدی پیگیری کنید.

دیدگاه شما

درحال ثبت اطلاعات....