سرگذشت اقیانوس و بخار: نقد و بررسی بازی Transatlantic
بازی ترنسآتلانتیک تقریبا تمام آنچه را که یک بردگیم ارزشمند باید در اختیار یک بازیکن بگذارد را در اختیار دارد، از یک تم جذاب و دوست داشتنی گرفته تا المانهای هوشمندانه و مخاطب پسند در گیمپلی. اما در عمل بردگیم ترنسآتلانتیک نمیتواند همهی آنها را در اختیار فرایند گیمپلی قرار دهد و در نهایت بازیکنان پس از تجربهی این بازی، میتوانند آن را به خاطر گیمپلی دوست داشتنی و جذابش تحسین کند، اما هرگز از آن به عنوان یک شاهکار یاد نخواهد کرد.
مقدمه
با گشوده شدن کانال سوئز در سال ۱۸۶۹ میلادی، عصری طلایی برای حمل و نقل دریایی آغاز شد که تاثیر شگرفی بر رشد و توسعهی صنعت و تجارت گذاشت. برای نزدیک به نیم قرن، کشتیهای بخار به عنوان مهمترین بازیگران این برههی پرسود و ارزشمند، سفرهای بسیاری را پشت سر گذاشتند و اقیانوسهای بسیاری را درنوردیدند تا بتوانند نقش خود را در میانهی انقلاب دوم صنعتی به خوبی ایفا کنند. از سوی دیگر، کمپانیهای حمل و نقل دریایی روز به روز کشتیهای بخار بزرگتر، سریعتر و مدرنتری را برای حمل و نقل مسافر، محصولات تجاری و منابع مختلف در سر تا سر دنیا ساختند. هرچند که مانند هر دوران باشکوهی، این دوران نیز با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ برای کشتیهای بخار به پایان رسید؛ با این وجود، میراثی که از این کشتیها بر جای ماند، همچنان هم باقی است و شاید بدون وجود چنین عصر پرشکوهی، در حال حاضر در دنیایی با این حجم از توسعهی صنعتی و تجاری زندگی نمیکردیم.
بازی رومیزی ترنسآتلانتیک (Transatlantic)، توجه خود را دقیقا بر روی همین برهه از تاریخ بشریت معطوف کرده و سرگذشت چند کمپانی بزرگ حمل و نقل دریایی را روایت میکنند که برای یکه تازی در زمینهی کاری خود و پیشی گرفتن از رقبایشان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. در این نوشتار قصد دارم تا به نقد و بررسی این عنوان بردگیم که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد بپردازم تا بتوانیم در کنار یکدیگر نگاهی عمیقتر به جنبههای مختلف آن داشته باشیم.
آبهای آبی اطلس
نام بازی ترنسآتلانتیک، در واقع اشاره به مسیرهای آبی بین قارههای آمریکا، آفریقا و اروپا دارد که همگی در میانهی اقیانوس اطلس قرار گرفتهاند. این مسیرها از زمانهای دور از آن جهت که دولتهای استعماری اروپا، نیاز به نقل و انتقال منابع و افراد از مستعمرات به خاک اصلی خود و برعکس داشتند، حائز اهمیت بود و به مرور با افزایش جمعیت در قارهی آمریکا و پیشرفت افسار گسیختهی صنعت و نیاز به منابع طبیعی و انسانی، اهمیت این خطوط و حفظ امنیت آنها به امری غیر قابل چشم پوشی بدل شد.
از سوی دیگر، کمپانیهای خصوصی و دولتی اروپایی از میانهی قرن نوزدهم شرایط را برای استفاده از فرصتی که در آبهای آبی اقیانوس اطلس نهفته بود مهیا دیدند و در نتیجهی این اتفاق، سرمایههای گزافی را در جهت توسعهی ناوگان حمل و نقل دریایی خود صرف کردند.
بازیکنان در بردگیم ترنسآتلانتیک، نقش همین کمپانیها را ایفا میکنند که در این بازی تجاری با یکدیگر به رقابت میپردازند. هر بازیکن بازی را با یک کشتی بادبانی قدیمی آغاز میکند و به مرور با ساخت کشتیهای بخار جدیدتر و سریعتر که توان بیشتری برای حمل و نقل دارند، درآمد بیشتری کسب میکند و با سرمایه گذاری آن در گسترش ناوگان و تشکیلات داخلی خود، این موتور مولد کسب ثروت و اعتبار را گسترش میدهد.
ناوگان بزرگتر، زندگی بهتر!
گیمپلی بازی ترنسآتلانتیک با محوریت مکانیزمهای دک بیلدینگ (Deck Building) و بازیابی کنشها (Action Retrieval) شکل گرفته که هر دو از مکانیزمهای پربنیه و مخاطبپسند به شمار میروند. هر کدام از بازیکنان در ابتدای بازی، یک دسته کارت در اختیار دارند که هر یک از این کارتها، امکان انجام یک کنش خاص را در اختیار بازیکن میگذارد. اما پس از اجرا شدن کارت، بازیکن تا زمانی که با انجام دادن یک کنش به خصوص، آن کارت را مجددا به دست خود بازنگرداند، نمیتواند کنش مربوط به آن کارت را انجام دهد؛ به بیانی دیگر، بازیکن برای استفادهی مجدد از آن کنش نیاز به بازیابی کنشهای خود دارد. این کنشها میتوانند به اجرا درآوردن یک قرارداد یا فعال کردن یکی از کشتیهای بازیکن باشند یا ساخت یک مرکز تجارت در یکی از مناطق بازی و یا حتی دریافت ذغال سنگ؛ در هر صورت هر بازیکن در نوبت خود تنها یکی از این کنشها را انجام میدهد که به همهی آنها برای پیشروی در بازی نیاز است و در نهایت، برای استفادهی دوباره از آنها، باید کنشهای خود را بازیابی کند. بازیکنان اما در طول بازی کارتهای جدیدی نیز به این دسته کارتها میافزایند که مکانیزم دک بیلدینگ بازی در همینجا خود را نشان میدهد. این کارتها بعضا نسخههای ارتقا یافته از کنشهای موجود و یا کنشهای جدید را شامل میشوند. به عنوان مثال کارتهایی نظیر حمل و نقل مسافر و یا محمولههای وزنی در میان همین کارتها قرار دارند.
روند بازی از ابتدا تا پایان به یک شکل دنبال میشود و با وجود اینکه سعی شده برخی از المانهای گیمپلی از میانهی بازی اضافه شوند، اما به جز در تجربهی اول بازی، این المانها حالت سورپرایز گونهای به خود نمیگیرند و تقریبا همهی بازیکنان پس از یک بار بازی کردن ترنسآتلانتیک، میتوانند زمان اضافه شدن این المانها و تغییرات حاصل را تخمین بزنند و برنامه ریزیهای خود را بر اساس آنها تعیین کنند.
وقتی برای اولین بار بازی ترنسآنلانتیک را روی میز دیدم، وجود کارتهایی از کشتیهای واقعی که نام، تصویر، سال ساخت و تمامی مشخصات فنی اعم از ظرفیت و سرعت آن روی کارت وجود داشت مرا به شدت به وجد آورد، چرا که حس و حال تجربهی یک بازی تمام و کمال را به من القا کرد؛ هر چند که در بازی تقریبا تمام این اعداد و ارقام کاربرد دارند، اما کاربردشان آنقدر سطحی و حتی غیر تماتیک است که در ابتدا ممکن است کمی ذوق بازیکن را کور کند. در واقع بازی هرچند از یک تم فوق العاده جذاب بهره میبرد، اما مشخص است که تم و مکانیزم بازی با یکدیگر آمیخته نیستند؛ در واقع تمامی اطلاعات موجود بر روی هر کارت، صرفا یک عدد است که طراح بازی برای حضور آن عدد در بازی، یک دلیل تماتیک مطرح کرده است.
ایراد دیگری که در بخش گیمپلی میتوان به آن اشاره کرد، عدم وجود راههای و مسیرهای گوناگون برای پیروزی است. وقتی در ابتدای بازی شروع به یادگیری قوانین امتیاز شماری میکنید، به نظر میرسد که بازی روشهای گوناگون و جذابی را برای کسب امتیاز پیروزی در اختیار بازیکنان گذاشته و میتوان مسیرهای مختلفی را برای رسیدن به پیروزی در پیش گرفت. اما وقتی که شروع به بازی کردن کرده و چند نوبتی را پشت سر میگذارید، متوجه خواهید شد که عملا راه اصلی کسب امتیاز فقط و فقط خرید کشتیهای بیشتر و اوراق کردن کشتیهای قدیمی است؛ در واقع مسیرهای امتیاز گیری که پیش از آغاز بازی هرکدام یک مسیر مجزا برای کسب امتیاز به نظر میآمدند، در واقع چیزی جز منابع فرعی کسب امتیاز نیستند و به هیچ وجه نمیتوان به آنها اتکا کرد. البته باید ذکر کنم که این به معنی وجود استراتژی برد در بازی نیست، بلکه به معنی تک بعدی بودن روند گیمپلی و گسترده نبودن سیستم بازی با وجود حضور المانهای متنوع است.
اما از ایرادات گیمپلی که بگذریم، بازی فرایند جذاب و لذت بخشی دارد. در طول بازی از آنجا که هر بازیکن طی نوبت خود تنها یک اکشن دارد و نمیتواند یک کارت را دو بار پشت سر هم بازی کند، برنامه ریزی کردن بسیار پیچیده و هوشمندانه میشود، به نوعی که ممکن است سایر بازیکنان برنامههای شما را نقش بر آب کنند. از سوی دیگر هنگامی که نقشههای شما پس از سپری کردن چندین نوبت پر استرس عملی میشوند، حجم بالایی از سراتونین در بدن شما ترشح شده و احساس هوشمندی آمیخته با قدرت به بازیکن دست میدهد و این موضوع خود به تنهایی میتواند تجربهی بازی را به یک فرایند لذت بخش بدل کند.
از سوی دیگر، مکانیزمهای بازی به خوبی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و در هیچ بخشی از بازی احساس بیربط بودن اجزا مختلف گیمپلی با یکدیگر را نخواهید داشت؛ اتفاقی که امروزه به وفور در بازیهای رومیزی شاهد آن هستیم. همچنین روند بازی بسیار سریع است و اتلاف وقتی چندانی در آن دیده نمیشود که همین موضوع به خودی خود بازی را مهیج نگه میدارد. همچنین بازی ترنسآتلانتیک به نسبت یک یورو-گیم استراتژیک، دارای تعامل قابل قبولی میان بازیکنان است و هرچند که این تعاملها معمولا به درگیری بدل نمیشود، اما حس رقابت خوبی را به جریان بازی میافزایند.
در مجموع میتوان گفت گیمپلی بازی ترنسآتلانتیک دارای ایراداتی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت و یک بازی رومیزی بینقص یا یک شاهکار تمام و کمال بردگیم به حساب نمیآید. با وجود اینکه در بازی المانهای متنوعی به چشم میخورند، اما این المانها آنقدر که باید و شاید در خدمت گیمپلی نیستند و حضورشان مختصر و بعضا تشریفاتی است. اما با تمام این تفاسیر، روند بازی ترنسآتلانتیک جذاب است و نمیتوان این جذابیت را انکار کرد. ایجاد فضای کافی برای فکر، تعامل و برنامه ریزی در کنار هیجان مناسب در یک یورو-گیم خود کاری بسیار هنرمندانه است که بسیاری از طراحان مطرح، موفق به انجام آن نمیشوند و آقای مک گردتس (Mac Gredts)، طراح این بازی که پیش از این سابقهی طراحی عنوان فوق تحسین شدهی کنکوردیا (Concordia) را دارد، در مجموع یک بازی رومیزی با گیمپلی جذاب و مخاطب پسند را طراحی کرده است.
کهنه و قدیمی جا به جا میشوند!
تصویرسازی بازی رومیزی ترنسآتلانتیک بسیار معمولی است، یعنی هرچند که شما با یک بازی زیبا به همراه تصویرسازیهای چشم نواز سر و کار ندارید، اما تصاویر بازی ضعیف و غیر قابل قبول هم نیستند و در وضعیت کاملا متوسطی قرار دارند. تقریبا همهی المانها و اجزا بازی بسیار ساده و معمولی طراحی شدهاند و در داخل جعبه، حتی تصاویری مانند آنچه روی کاور بازی قرار دارد هم دیده نمیشود. چیزی که در این رابطه کاملا مشخص است، رویکردی که برای انتشار این بازی اتخاذ شده بود موجب شده تا تصویرسازی ترنسآتلانتیک در وضعیت فعلی قرار بگیرد. مشخصا ناشر قصد داشته تا تصاویر مورد استفاده در بازی حس و حالی قدیمی در خود داشته باشند که در نهایت، تصویرسازی این بازی نتوانسته این رویکرد را در بهترین حالت ممکن پیادهسازی کند.
همچنین در بخش کیفیت تولید نیز این عنوان حرف چندان زیادی برای گفتن ندارد. البته کیفیت قطعات این بازی در تمامی بخشها قابل قبول است و از کارتهای بازی گرفته تا صفحهی آن و همچنین صفحههای بازیکنان و حتی قطعات چوبی همگی در کیفیت استانداردی که بیشتر یورو-گیمها آن را رعایت میکنند قرار دارند. در واقع میتوان گفت کیفیت تولید این بازی نیز مانند تصویرسازی آن کاملا متوسط و معمولی است.
ترنسآتلانتیک در بخش کتابچهی قوانین بسیار خوب عمل کرده، تا حدی که دیدن چنین حجمی از دقت در نگارش یک دفترچهی راهنما من را کاملا شگفت زده کرد. کتابچهی قوانین بازی ترنسآتلانتیک شاید یکی از بهترین مثالهایی است که میتوان از یک کتابچهی راهنمای خوب زد، زیرا قوانین بازی را بسیار خلاصه، ساده و بسیار قابل فهم توضیح داده که با یکبار خواندن هر پاراگراف به راحتی میتوان مفهوم آن را متوجه شد. همچنین توضیحات آناتومی کارتهای بازی به همراه توضیحات موشکافانهی تمامی کنشهای موجود، سطح این کتابچه را بسیار بالا برده است و تقریبا کانسپتی در بازی نمیتوان یافت که در کتابچه به صورت تمام و کمال به توضیح آن پرداخته نشده باشد و قانونی را نمیتوان یافت که مثالی از آن در میان صفحات کتابچه وجود نداشته باشد. در انتها یک مورد جذاب دیگری که در بخش راهنمای بازی ترنسآتلانتیک میتوان یافت، وجود یک برگهی کاغذ جداگانه برای ستاپ یا همان چیدمان اولیهی بازی است که کار چیدمان را برای بازیکنان بسیار سریعتر میکند.
نمرهی بازی مدیا: ۷.۵/۱۰ (خوب)
نقاط قوت
روند بازی سریع و جذاب
استفاده از تم دست نخورده و فضاسازی کمتر دیده شده
هماهنگی عملکرد اجزا مختلف گیمپلی در کنار یکدیگر
کتابچهی قوانین بسیار خوب
نقاط ضعف
خطی بودن فرایند امتیازگیری در بازی
استفادهی ناچیز از برخی متغییرهای موجود در بازی
تماتیک نبودن برخی از بخشها
جمع بندی
بازی ترنسآتلانتیک تقریبا تمام آنچه را که یک بردگیم ارزشمند باید در اختیار یک بازیکن بگذارد را در اختیار دارد، از یک تم جذاب و دوست داشتنی گرفته تا المانهای هوشمندانه و مخاطب پسند در گیمپلی. اما در عمل بردگیم ترنسآتلانتیک نمیتواند همهی آنها را در اختیار فرایند گیمپلی قرار دهد و در نهایت بازیکنان پس از تجربهی این بازی، میتوانند آن را به خاطر گیمپلی دوست داشتنی و جذابش تحسین کند، اما هرگز از آن به عنوان یک شاهکار یاد نخواهد کرد.
نویسنده: فرنام فرتوت
بازی ترنسآتلانتیک تقریبا تمام آنچه را که یک بردگیم ارزشمند باید در اختیار یک بازیکن بگذارد را در اختیار دارد، از یک تم جذاب و دوست داشتنی گرفته تا المانهای هوشمندانه و مخاطب پسند در گیمپلی. اما در عمل بردگیم ترنسآتلانتیک نمیتواند همهی آنها را در اختیار فرایند گیمپلی قرار دهد و در نهایت بازیکنان پس از تجربهی این بازی، میتوانند آن را به خاطر گیمپلی دوست داشتنی و جذابش تحسین کند، اما هرگز از آن به عنوان یک شاهکار یاد نخواهد کرد.
مقدمه
با گشوده شدن کانال سوئز در سال ۱۸۶۹ میلادی، عصری طلایی برای حمل و نقل دریایی آغاز شد که تاثیر شگرفی بر رشد و توسعهی صنعت و تجارت گذاشت. برای نزدیک به نیم قرن، کشتیهای بخار به عنوان مهمترین بازیگران این برههی پرسود و ارزشمند، سفرهای بسیاری را پشت سر گذاشتند و اقیانوسهای بسیاری را درنوردیدند تا بتوانند نقش خود را در میانهی انقلاب دوم صنعتی به خوبی ایفا کنند. از سوی دیگر، کمپانیهای حمل و نقل دریایی روز به روز کشتیهای بخار بزرگتر، سریعتر و مدرنتری را برای حمل و نقل مسافر، محصولات تجاری و منابع مختلف در سر تا سر دنیا ساختند. هرچند که مانند هر دوران باشکوهی، این دوران نیز با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ برای کشتیهای بخار به پایان رسید؛ با این وجود، میراثی که از این کشتیها بر جای ماند، همچنان هم باقی است و شاید بدون وجود چنین عصر پرشکوهی، در حال حاضر در دنیایی با این حجم از توسعهی صنعتی و تجاری زندگی نمیکردیم.
بازی رومیزی ترنسآتلانتیک (Transatlantic)، توجه خود را دقیقا بر روی همین برهه از تاریخ بشریت معطوف کرده و سرگذشت چند کمپانی بزرگ حمل و نقل دریایی را روایت میکنند که برای یکه تازی در زمینهی کاری خود و پیشی گرفتن از رقبایشان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. در این نوشتار قصد دارم تا به نقد و بررسی این عنوان بردگیم که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد بپردازم تا بتوانیم در کنار یکدیگر نگاهی عمیقتر به جنبههای مختلف آن داشته باشیم.
آبهای آبی اطلس
نام بازی ترنسآتلانتیک، در واقع اشاره به مسیرهای آبی بین قارههای آمریکا، آفریقا و اروپا دارد که همگی در میانهی اقیانوس اطلس قرار گرفتهاند. این مسیرها از زمانهای دور از آن جهت که دولتهای استعماری اروپا، نیاز به نقل و انتقال منابع و افراد از مستعمرات به خاک اصلی خود و برعکس داشتند، حائز اهمیت بود و به مرور با افزایش جمعیت در قارهی آمریکا و پیشرفت افسار گسیختهی صنعت و نیاز به منابع طبیعی و انسانی، اهمیت این خطوط و حفظ امنیت آنها به امری غیر قابل چشم پوشی بدل شد.
از سوی دیگر، کمپانیهای خصوصی و دولتی اروپایی از میانهی قرن نوزدهم شرایط را برای استفاده از فرصتی که در آبهای آبی اقیانوس اطلس نهفته بود مهیا دیدند و در نتیجهی این اتفاق، سرمایههای گزافی را در جهت توسعهی ناوگان حمل و نقل دریایی خود صرف کردند.
بازیکنان در بردگیم ترنسآتلانتیک، نقش همین کمپانیها را ایفا میکنند که در این بازی تجاری با یکدیگر به رقابت میپردازند. هر بازیکن بازی را با یک کشتی بادبانی قدیمی آغاز میکند و به مرور با ساخت کشتیهای بخار جدیدتر و سریعتر که توان بیشتری برای حمل و نقل دارند، درآمد بیشتری کسب میکند و با سرمایه گذاری آن در گسترش ناوگان و تشکیلات داخلی خود، این موتور مولد کسب ثروت و اعتبار را گسترش میدهد.
ناوگان بزرگتر، زندگی بهتر!
گیمپلی بازی ترنسآتلانتیک با محوریت مکانیزمهای دک بیلدینگ (Deck Building) و بازیابی کنشها (Action Retrieval) شکل گرفته که هر دو از مکانیزمهای پربنیه و مخاطبپسند به شمار میروند. هر کدام از بازیکنان در ابتدای بازی، یک دسته کارت در اختیار دارند که هر یک از این کارتها، امکان انجام یک کنش خاص را در اختیار بازیکن میگذارد. اما پس از اجرا شدن کارت، بازیکن تا زمانی که با انجام دادن یک کنش به خصوص، آن کارت را مجددا به دست خود بازنگرداند، نمیتواند کنش مربوط به آن کارت را انجام دهد؛ به بیانی دیگر، بازیکن برای استفادهی مجدد از آن کنش نیاز به بازیابی کنشهای خود دارد. این کنشها میتوانند به اجرا درآوردن یک قرارداد یا فعال کردن یکی از کشتیهای بازیکن باشند یا ساخت یک مرکز تجارت در یکی از مناطق بازی و یا حتی دریافت ذغال سنگ؛ در هر صورت هر بازیکن در نوبت خود تنها یکی از این کنشها را انجام میدهد که به همهی آنها برای پیشروی در بازی نیاز است و در نهایت، برای استفادهی دوباره از آنها، باید کنشهای خود را بازیابی کند. بازیکنان اما در طول بازی کارتهای جدیدی نیز به این دسته کارتها میافزایند که مکانیزم دک بیلدینگ بازی در همینجا خود را نشان میدهد. این کارتها بعضا نسخههای ارتقا یافته از کنشهای موجود و یا کنشهای جدید را شامل میشوند. به عنوان مثال کارتهایی نظیر حمل و نقل مسافر و یا محمولههای وزنی در میان همین کارتها قرار دارند.
روند بازی از ابتدا تا پایان به یک شکل دنبال میشود و با وجود اینکه سعی شده برخی از المانهای گیمپلی از میانهی بازی اضافه شوند، اما به جز در تجربهی اول بازی، این المانها حالت سورپرایز گونهای به خود نمیگیرند و تقریبا همهی بازیکنان پس از یک بار بازی کردن ترنسآتلانتیک، میتوانند زمان اضافه شدن این المانها و تغییرات حاصل را تخمین بزنند و برنامه ریزیهای خود را بر اساس آنها تعیین کنند.
وقتی برای اولین بار بازی ترنسآنلانتیک را روی میز دیدم، وجود کارتهایی از کشتیهای واقعی که نام، تصویر، سال ساخت و تمامی مشخصات فنی اعم از ظرفیت و سرعت آن روی کارت وجود داشت مرا به شدت به وجد آورد، چرا که حس و حال تجربهی یک بازی تمام و کمال را به من القا کرد؛ هر چند که در بازی تقریبا تمام این اعداد و ارقام کاربرد دارند، اما کاربردشان آنقدر سطحی و حتی غیر تماتیک است که در ابتدا ممکن است کمی ذوق بازیکن را کور کند. در واقع بازی هرچند از یک تم فوق العاده جذاب بهره میبرد، اما مشخص است که تم و مکانیزم بازی با یکدیگر آمیخته نیستند؛ در واقع تمامی اطلاعات موجود بر روی هر کارت، صرفا یک عدد است که طراح بازی برای حضور آن عدد در بازی، یک دلیل تماتیک مطرح کرده است.
ایراد دیگری که در بخش گیمپلی میتوان به آن اشاره کرد، عدم وجود راههای و مسیرهای گوناگون برای پیروزی است. وقتی در ابتدای بازی شروع به یادگیری قوانین امتیاز شماری میکنید، به نظر میرسد که بازی روشهای گوناگون و جذابی را برای کسب امتیاز پیروزی در اختیار بازیکنان گذاشته و میتوان مسیرهای مختلفی را برای رسیدن به پیروزی در پیش گرفت. اما وقتی که شروع به بازی کردن کرده و چند نوبتی را پشت سر میگذارید، متوجه خواهید شد که عملا راه اصلی کسب امتیاز فقط و فقط خرید کشتیهای بیشتر و اوراق کردن کشتیهای قدیمی است؛ در واقع مسیرهای امتیاز گیری که پیش از آغاز بازی هرکدام یک مسیر مجزا برای کسب امتیاز به نظر میآمدند، در واقع چیزی جز منابع فرعی کسب امتیاز نیستند و به هیچ وجه نمیتوان به آنها اتکا کرد. البته باید ذکر کنم که این به معنی وجود استراتژی برد در بازی نیست، بلکه به معنی تک بعدی بودن روند گیمپلی و گسترده نبودن سیستم بازی با وجود حضور المانهای متنوع است.
اما از ایرادات گیمپلی که بگذریم، بازی فرایند جذاب و لذت بخشی دارد. در طول بازی از آنجا که هر بازیکن طی نوبت خود تنها یک اکشن دارد و نمیتواند یک کارت را دو بار پشت سر هم بازی کند، برنامه ریزی کردن بسیار پیچیده و هوشمندانه میشود، به نوعی که ممکن است سایر بازیکنان برنامههای شما را نقش بر آب کنند. از سوی دیگر هنگامی که نقشههای شما پس از سپری کردن چندین نوبت پر استرس عملی میشوند، حجم بالایی از سراتونین در بدن شما ترشح شده و احساس هوشمندی آمیخته با قدرت به بازیکن دست میدهد و این موضوع خود به تنهایی میتواند تجربهی بازی را به یک فرایند لذت بخش بدل کند.
از سوی دیگر، مکانیزمهای بازی به خوبی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و در هیچ بخشی از بازی احساس بیربط بودن اجزا مختلف گیمپلی با یکدیگر را نخواهید داشت؛ اتفاقی که امروزه به وفور در بازیهای رومیزی شاهد آن هستیم. همچنین روند بازی بسیار سریع است و اتلاف وقتی چندانی در آن دیده نمیشود که همین موضوع به خودی خود بازی را مهیج نگه میدارد. همچنین بازی ترنسآتلانتیک به نسبت یک یورو-گیم استراتژیک، دارای تعامل قابل قبولی میان بازیکنان است و هرچند که این تعاملها معمولا به درگیری بدل نمیشود، اما حس رقابت خوبی را به جریان بازی میافزایند.
در مجموع میتوان گفت گیمپلی بازی ترنسآتلانتیک دارای ایراداتی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت و یک بازی رومیزی بینقص یا یک شاهکار تمام و کمال بردگیم به حساب نمیآید. با وجود اینکه در بازی المانهای متنوعی به چشم میخورند، اما این المانها آنقدر که باید و شاید در خدمت گیمپلی نیستند و حضورشان مختصر و بعضا تشریفاتی است. اما با تمام این تفاسیر، روند بازی ترنسآتلانتیک جذاب است و نمیتوان این جذابیت را انکار کرد. ایجاد فضای کافی برای فکر، تعامل و برنامه ریزی در کنار هیجان مناسب در یک یورو-گیم خود کاری بسیار هنرمندانه است که بسیاری از طراحان مطرح، موفق به انجام آن نمیشوند و آقای مک گردتس (Mac Gredts)، طراح این بازی که پیش از این سابقهی طراحی عنوان فوق تحسین شدهی کنکوردیا (Concordia) را دارد، در مجموع یک بازی رومیزی با گیمپلی جذاب و مخاطب پسند را طراحی کرده است.
کهنه و قدیمی جا به جا میشوند!
تصویرسازی بازی رومیزی ترنسآتلانتیک بسیار معمولی است، یعنی هرچند که شما با یک بازی زیبا به همراه تصویرسازیهای چشم نواز سر و کار ندارید، اما تصاویر بازی ضعیف و غیر قابل قبول هم نیستند و در وضعیت کاملا متوسطی قرار دارند. تقریبا همهی المانها و اجزا بازی بسیار ساده و معمولی طراحی شدهاند و در داخل جعبه، حتی تصاویری مانند آنچه روی کاور بازی قرار دارد هم دیده نمیشود. چیزی که در این رابطه کاملا مشخص است، رویکردی که برای انتشار این بازی اتخاذ شده بود موجب شده تا تصویرسازی ترنسآتلانتیک در وضعیت فعلی قرار بگیرد. مشخصا ناشر قصد داشته تا تصاویر مورد استفاده در بازی حس و حالی قدیمی در خود داشته باشند که در نهایت، تصویرسازی این بازی نتوانسته این رویکرد را در بهترین حالت ممکن پیادهسازی کند.
همچنین در بخش کیفیت تولید نیز این عنوان حرف چندان زیادی برای گفتن ندارد. البته کیفیت قطعات این بازی در تمامی بخشها قابل قبول است و از کارتهای بازی گرفته تا صفحهی آن و همچنین صفحههای بازیکنان و حتی قطعات چوبی همگی در کیفیت استانداردی که بیشتر یورو-گیمها آن را رعایت میکنند قرار دارند. در واقع میتوان گفت کیفیت تولید این بازی نیز مانند تصویرسازی آن کاملا متوسط و معمولی است.
ترنسآتلانتیک در بخش کتابچهی قوانین بسیار خوب عمل کرده، تا حدی که دیدن چنین حجمی از دقت در نگارش یک دفترچهی راهنما من را کاملا شگفت زده کرد. کتابچهی قوانین بازی ترنسآتلانتیک شاید یکی از بهترین مثالهایی است که میتوان از یک کتابچهی راهنمای خوب زد، زیرا قوانین بازی را بسیار خلاصه، ساده و بسیار قابل فهم توضیح داده که با یکبار خواندن هر پاراگراف به راحتی میتوان مفهوم آن را متوجه شد. همچنین توضیحات آناتومی کارتهای بازی به همراه توضیحات موشکافانهی تمامی کنشهای موجود، سطح این کتابچه را بسیار بالا برده است و تقریبا کانسپتی در بازی نمیتوان یافت که در کتابچه به صورت تمام و کمال به توضیح آن پرداخته نشده باشد و قانونی را نمیتوان یافت که مثالی از آن در میان صفحات کتابچه وجود نداشته باشد. در انتها یک مورد جذاب دیگری که در بخش راهنمای بازی ترنسآتلانتیک میتوان یافت، وجود یک برگهی کاغذ جداگانه برای ستاپ یا همان چیدمان اولیهی بازی است که کار چیدمان را برای بازیکنان بسیار سریعتر میکند.
نمرهی بازی مدیا: ۷.۵/۱۰ (خوب)
نقاط قوت
روند بازی سریع و جذاب
استفاده از تم دست نخورده و فضاسازی کمتر دیده شده
هماهنگی عملکرد اجزا مختلف گیمپلی در کنار یکدیگر
کتابچهی قوانین بسیار خوب
نقاط ضعف
خطی بودن فرایند امتیازگیری در بازی
استفادهی ناچیز از برخی متغییرهای موجود در بازی
تماتیک نبودن برخی از بخشها
جمع بندی
بازی ترنسآتلانتیک تقریبا تمام آنچه را که یک بردگیم ارزشمند باید در اختیار یک بازیکن بگذارد را در اختیار دارد، از یک تم جذاب و دوست داشتنی گرفته تا المانهای هوشمندانه و مخاطب پسند در گیمپلی. اما در عمل بردگیم ترنسآتلانتیک نمیتواند همهی آنها را در اختیار فرایند گیمپلی قرار دهد و در نهایت بازیکنان پس از تجربهی این بازی، میتوانند آن را به خاطر گیمپلی دوست داشتنی و جذابش تحسین کند، اما هرگز از آن به عنوان یک شاهکار یاد نخواهد کرد.
دیدگاه شما